سه معمار این جهش را انجام دادند
انتشار: مهر 23، 1403
بروزرسانی: 28 خرداد 1404

سه معمار این جهش را انجام دادند


معماری یک است حرفه سخت من شک دارم که معماری در استرالیا وجود داشته باشد که حتی به طور گذرا به تغییر شغل در طول یک پروژه چالش برانگیز فکر نکرده باشد. سه معمار که این جهش را انجام دادند، داستان های خود را با من به اشتراک گذاشتند، و نگاهی اجمالی به واقعیت دنبال ، مسیرهایی که کمتر پیموده شده بود، ارائه ،د.

رابی اسپایت، که اخیراً جایزه معمار نوظهور سال ACT AIA را برنده شد، از نخبه گرایی در این حرفه و مجبور به کار ساعت های طول، ناامید بود. او گفت: «سالی که تصمیم به نقل مکان گرفتم، ساعت 6 بعد از ظهر دفتر را ، کردم تا با همسرم شام بخورم و دخترم را بخوابانم. "سپس به دفتر برمی گردم تا بعد از نیمه شب به کار ادامه دهم."

احساس اسپایت مبنی بر اینکه پاداش زیادی برای تلاش هایش دریافت نمی کند، با کار ، در کنار مدیران توسعه، که به نظر می رسید تعادل شغلی و زندگی برتری داشتند، اما تأثیرشان بر پروژه بیشتر از معمار بود، تقویت شد. "من فکر کردم چه راهی بهتر از اینکه در کنار مشتری در تصمیم گیری ها بایستم، با دید کامل از زندگی پروژه و ملاحظات مالی، بر نتایج شگفت انگیز پروژه تاثیر بگذارم." با این درک، اسپایت تبدیل به مدیر توسعه شد.

سارا هابدی نورث از خانواده ای معمار است، بنابراین ، حرفه خانوادگی به اندازه کافی دشوار بود، اما تغییر شغل چالشی وحشتناک برای هویت او بود. صرف نظر از این، این «یکی که خیلی می دهد» بود که «کمال گرایی، فرسودگی و فرسودگی» را به مرزهای خود رساند. پس از اینکه متوجه شد از تحصیلات معماری لذت می برد و در آن مهارت دارد، از تدریس در دبیرستان اجتناب کرد. مانند بسیاری از معمار، که به شدت با ،وان خود همذات پنداری می کنند، هابدی نورث احساس می کرد که ، معماری باعث می شود او احساس «خائن» یا «ش،ت» کند، بنابراین به خود گفت که دست از کار نمی کشد، بلکه «دانش و مهارت های من را تطبیق می دهد. "

دنیل مور در حال توسعه تمرین خود بود و به این نتیجه رسیده بود که نمی تواند به شغل علاقه مند باشد. او می گوید در حالی که این طرح کار می کرد، "به زودی متوجه شدم که ممکن است در حال توسعه یک سرمایه گذاری تجاری باشم که منجر به پروژه های بیشتری شود که با نیت اصلی من برای شروع کار من مطابقت نداشته باشد." در همان زمان، او حدود 20 ساعت در هفته را به حمایت داوطلبانه از این حرفه اختصاص می داد. این تلاش زم، به رسمیت شناخته شد که او جایزه معمار نوظهور سال 2022 ملی AIA را دریافت کرد و مدت کوتاهی پس از آن نقش مدیر ایالت ویکتوریا موسسه به او پیشنهاد شد. به نظر می رسید که مور به یک قطع کننده مدار نیاز دارد.

مانند هر شروع جدیدی، این امکان بسیار خوب به نظر می رسد، اما زندگی خارج از تمرین واقعاً چگونه است؟

برای Speight، این تجربه مثبت بود، اما نه بدون ناامیدی منحصر به فرد. به طور کلی، او به عقب نگاه نکرده است. "فشار روی من در حال حاضر پیچیده تر است: کاری کنید که پروژه به آرامی پیش برود و سریع پیش برود." این نقش علاوه بر ایجاد تأثیری که او مدت ها به آن امیدوار بود، دانش او را در مورد ساخت و ساز و صنعت گسترش داده است. به گفته او، "من در این نقش در مورد زندگی یک ساختمان بسیار بیشتر از معماری آموختم."

آیا اسپایت به تمرینات بازخواهد گشت؟ او هرگز یک فعالیت تجاری بزرگ را دنبال نکرد، اما همچنان از طراحی خانه برای دوستان و خانواده لذت می برد. ما یک بطری شراب را باز می کنیم و در حین شستن ظرف ها شروع به نوشتن روی دستمال ها می کنیم.

تجربه سارا هابدی نورث چندان مثبت نبود. او با ناراحتی می گوید: «دوباره سوختم. اضطراب من سر به فلک کشیده است. خانواده ام نگران بودند. در سوپرمارکت دچار حمله پ،ک شدم و در ترم دوم ، تحصیل کردم. او با مهرب، به تمرین بازگشت و به طور خصوصی روی کارهای کوچک برای دوستان کار می کرد و همچنین در این زمان تشکیل خانواده داد. من هرگز برای شغل دیگری در معماری درخواست ندادم، در عوض، زندگی حرفه ای من سال به سال همراه با زندگی شخصی من تکامل یافت و به آرامی یاد گرفتم که بهتر از این که این زندگی شما را معمار بهتری کند. ” .

اگرچه مسیر Hobday-North دشوار بوده است، اما در شکل دادن به سرمایه گذاری فعلی کارآفرینی آن، Architect GP، نقش بسزایی داشته است. در نهایت، من یاد گرفتم که یک تاجر باشم، نه فقط یک معمار، همچنین یاد گرفتم که وقتی شما دو مهارت داشته باشید، هر چه که باشند، بزرگترین قدرت شما در همپوش، است، زیرا در اینجا شما بینش منحصر به فرد خود را خواهید داشت GP شبکه را متحد می کند از معماران سراسر استرالیا برای ارائه بسته های طراحی داخلی و مشاوره های معماری، یک نقطه ورود شفاف برای 95٪ از صاحبان خانه هایی که در حال حاضر معمار استخدام نمی کنند، فراهم می کند.

برای دنیل مور، کار در این موسسه یک "تجربه احیاکننده" بود. تغییر سرعت برای تمرکز بر اشتیاق خود برای وکالت، به او این فضا را داده است تا زم، که روزی به تمرین بازگردد، اه،ی را تعیین کند. تمرکز من بر روی اولویت دادن به سلامت رو، خود و کارکنانم خواهد بود از تمرین من.»

من انتظار دارم که واکنش های ما به این داستان ها به بازتاب خود درباره احساساتمان در نقش های فعلی کمک کند. برای ،، از ما که در مکان خوبی هستیم، این افکار ممکن است ما را به یاد برخی از چیزهایی که در مورد شغل خود دوست داریم بیاندازند یا افکار عاشقانه زودگذر ناشی از پشت ، به آن را خاموش کنند. اما برای دیگران، تجربیات مش، و رشد بین این سه مهندس می تواند منجر به تحقیقات بیشتر در مسیری شود که ما می خواهیم دنبال کنیم. چیزی که من را شگفت زده می کند این است که تصمیماتی که این معماران گرفته اند بر اساس حس هدف آنها بوده است. به ،وان یک معمار که صبح از خواب بیدار می شود تا به پایداری در بخش مسکن بتابد، می توانم با مشاغل گذشته ارتباط برقرار کنم که بی ارزش یا حتی متناقض به نظر می رسیدند، در حالی که این هدف را برآورده نمی ،د. اگر در نقش خود راضی نیستیم، باید حس هدف خود را مورد بازجویی قرار دهیم و سپس در نظر بگیریم که آیا می تو،م نقش معماری خود را پیدا کنیم یا در واقع خلق کنیم که بهتر در خدمت این هدف باشد یا یک گام جانبی به همان اندازه محترمانه در حرفه ای متفاوت برداریم. مجموعه مهارت های گسترده ما را مهار کنیم.

برای همه خوانندگان، من می خواهم چند توصیه نهایی را از هابدای شمال بگذارم. او می گوید: «شما پس از رفتن یا ماندن، یک انسان باهوش، آگاه، بالغ و ماهر باقی می م،د، و به ما یادآوری می کند که «شما مجاز هستید از مهارت های خود به ،وان زیر استفاده کنید: شما من می خواهم آ،ین اظهارات او برای ،، که قصد ، معماری را دارند این است: "من می گویم با ،، که به آنها احترام می گذارید و با افرادی که شما را دوست دارند و به خوبی می شناسند صحبت کنید و سپس بهترین کار را برای شما انجام دهید."


منبع: https://architectureau.com/articles/three-architects-w،-took-the-leap/