فیلیپ پوتیت به AN نشان می‌دهد که چگونه یک شغل پرخطر می‌تواند منجر به زندگی شود

فیلیپ پوتیت به AN نشان می‌دهد که چگونه یک شغل پرخطر می‌تواند منجر به زندگی شود

اوت امسال 50 سال از عبور فیلیپ پوتیت از برج های دوقلوی مینورو یاما،ی می گذرد. یک صبح گرم تابست، در منهتن منهتن بود که هنرمند با نوک پا از کابل ¾ اینچی معلق در ارتفاع 1368 فوتی از سطح زمین عبور کرد و از دهانه 130 فوتی عبور کرد که این دو آسمان ،اش را نه یک بار، بلکه چندین بار از هم جدا می کرد. 7 آگوست 1974 بود و نیویورک تایمز نفس خود را حبس کرده بود و پتیت را با هیبت تماشا می ،د که بین برج ها به جلو و عقب راه می رفت، همانطور که نیویورک تایمز گزارش می دهد “زانو خم و سایر حرکات آکروباتیک” را انجام می دهد. نیویورک تایمزکل ماجرا 45 دقیقه فراموش نشدنی طول کشید.

پتی فعالیت هنری خود را در فرانسه به ،وان شعبده باز و شعبده باز خیاب، در سن شش سالگی آغاز کرد. وقتی این کار را کرد 24 ساله بود. مرد روی سیم در برج های دوقلو، اما از 18 سالگی برنامه ریزی اجرا را آغاز کرد. اکنون پتیت 74 ساله است، اما برنامه ای برای توقف ندارد. در 7 و 8 آگوست 2024، پتیت در برج‌های دوقلوی کلیسای جامع سنت جان الهی در ارتفاعات مورنینگ‌ساید، اجرای دوباره‌ای دراماتیک از صفوف خود را اجرا خواهد کرد.

AN سردبیر خبر، د،ل جوناس روشه، با پتیت مصاحبه کرد تا بفهمد چرا روی طناب راه رفت.

که: عصبی بودی؟

فیلیپ پوتیت: نه! نه، من دقیقا برع، استرس بودم. بی تاب بودم!

چرا علامت دوقلوی من را انتخاب کردی؟ چه چیزی شما را جذب آنها کرد؟

وقتی بچه بودم به خودم یاد دادم چطور روی طناب راه برم. از بچگی دوست داشتم طناب را بلندتر و طول، تر بین مکان های زیبا، چه طبیعی و چه ساخته دست انسان، بدوم. طبیعتاً بعد از اینکه شروع به دیدن ساختمان های زیبا در سراسر جهان کردم، شیفته معماری و مهندسی شدم. وقتی شنیدم که برج های دوقلو در حال ساخت هستند، به سمت نیویورک دویدم. من برای مطالعه آنها و برنامه ریزی برای پیاده روی غیرقانونی خود رفتم.

چیزی که من را به برج های دوقلو جذب کرد منحصر به فرد بودن آنها بود. اینکه آنها قد بلندترین دنیا بودند جالب و عجیب بود. من آنها را بسیار زیبا دیدم. هر چه بیشتر در رشته معماری و مهندسی مطالعه می کردم، بیشتر عاشق این سازه های غیرعادی و آینده نگر شدم.

فیلیپ پوت در پاریس روی سیم راه می رود
فیلیپ پتی بر روی کابلی که از رودخانه سن از کاخ شائلو/تروکادرو به مرحله دوم تور ایفل در 26 اوت 1989 عبور می کند.

بارها گفته شده است که مرد روی سیم این رویدادها طرز فکر نیویورکی ها را در مورد برج های مرکز تجارت جه، تغییر داد. آیا فکر میکنید که این درست است؟

این در مورد آنچه من فکر می کنم نیست. اما پس از تور من، رو،مه نگاران و منتقدان هنر و معماری گفتند: “فیلیپ نگاه نیویورکی ها به این دو برج را تغییر داده است.” قبل از آن مردم از آنها متنفر بودند. می گفتند انسان نیستند و از نظر بعضی ها حتی زیبا هم نیستند. بعد از تور من، مردم شروع به دوست داشتن آنها ،د زیرا آنها را انسان ساختم. من بین آنها رقصیدم! به ،وان یک هنرمند، این یک تعریف عالی بود.

چند ساله بودید که طناب زدن را شروع کردید؟

من یک نوجوان بودم. یک روز طناب کوچکی را بین دو درخت به ارتفاع چانه ام گذاشتم. شما در مورد طناب بازها شنیده اید. با خودم فکر کردم: “این چیز مهمی نیست.” من از درختان و ص،ه ها بالا رفته ام، از طناب برای ساختن پل استفاده کرده ام و راپل کرده ام. بنابراین راه رفتن روی طناب نباید خیلی سخت باشد. اما در واقعیت، بسیار دشوار بود.

به ،وان یک هنرمند از کجا الهام گرفتید؟

من به طناب زدن و همچنین به نوازندگان، خوانندگان و نقاشان علاقه داشتم. اما من خدا و معلم م،وی ندارم. من مردم را به خاطر کارشان بسیار تحسین می کنم. به ،وان مثال، پیکاسو در 90 سالگی اش از من دعوت کرد که بخوانم.

آیا پیکاسو را می شناختید؟

بله من در روز تولدش صندلی جلو نشستم! اما من فهرست بلندبالایی از الهامات دارم، مانند بزرگترین شعبده بازان و پرش های اسکی مانند آقای ونس که دوست من بود و همچنین نقاش خولیو لاراز. همه این افراد به من انگیزه می دهند تا روی صحنه در آسمان قدم بردارم. کاری که من می کنم سیرک نیست، بلکه تئاتر است.

وقتی به کار شما فکر می کنم، به این فکر می کنم که شما چگونه تعلیق ایجاد می کنید، شبیه هیچکاک یا نقاش، مانند آندره برتون. سوررئالیست ها

خوشحالم که این کلمه را مطرح کردی تعلیق. چون کلمه تعلیق این بدان م،ی است که شما کاملاً کنترل ندارید. این بدان م،ی است که ممکن است چیزی که شما برنامه ریزی نکرده اید اتفاق بیفتد! وقتی برای اولین بار پایم را روی طناب گذاشتم، دقیقاً می دانستم چه اتفاقی خواهد افتاد: می دانستم که آ،ین قدم من پیروز خواهد بود و جانم را به خطر نمی اندازم. پس این عجیب است. ا،ر مردم می گویند: “اوه، بیا، زندگی خود را با راه رفتن در یک طناب هدر می دهی.” نه، من می گویم، من در واقع زندگی ام را اداره می کنم! من زندگی ام را روی این سیم می گذرانم. من زندگی ام را حمل می کنم. این چیزی است که فکر می کنم به مردم الهام می بخشد.

آیا به نوعی تحت تأثیر پوزیتیویست ها قرار گرفتید؟ یا گای دوبور؟ یا همچین چیزی؟

نه، نه واقعا. میدونی دنیای من خیلی تنگه جناس در نظر گرفته نشده است! وقتی روی سیم راه می روم، دقیقاً روی آن تمرکز می کنم. اما قبل از اینکه راه بروم برع، این اتفاق می افتد. من ذهنم را به فضای بین هر ساختمان که در آن کابل خود را نصب می کنم باز می کنم. من آن را مطالعه می کنم و آن را تحسین می کنم. وقتی دقیقا می دانم کابلم را کجا قرار می دهم احساس خوبی دارم. بنابراین بله، فکر می کنم ممکن است در قلبم یک معمار و مهندس باشم.

پیاده روی های دیگری که به آنها افتخار می کنید چیست؟

من شغل مورد علاقه ای ندارم من چندین کار مورد علاقه دارم! البته گردش من در کلیسای نوتردام پاریس بود که همه آن را از روی کارت پستال می شناسند. سپس از پل بندرگاه سیدنی در استرالیا، خانه اپرا در پاریس و مرکز لینکلن در نیویورک بازدید کردم. همه مشاغل بسیار متفاوت هستند. گاهی اوقات من یک لباس می پوشم، گاهی اوقات موسیقی وجود دارد. من یک بازیگر بهشتی هستم.

فیلیپ پوتیت روی سیمی در فرانکفورت راه می‌رود
پتیت در سال 1994 در حال راه رفتن با طناب بر فراز فرانکفورت ع، گرفته شده است.

ایده بازسازی مسیر پیاده روی برج دوقلو در سنت جان از کجا آمد؟

من این آزمایش را دو سه سال پیش شروع کردم. جشن گرفتن پنجاهمین سالگرد ،ب و کار غیرقانونی ام برایم طبیعی به نظر می رسید. من بیش از چهل سال است که در کلیسای جامع سنت جان الهی، یکی از بزرگترین کلیساهای جامع جهان، یک هنرمند ،ن هستم، بنابراین طبیعی بود که نمایش را دوباره در آن فضا ارائه کنم. من فکر می کنم یکی از چیزهایی که مردم را شگفت زده می کند این است که استینگ آنجا خواهد بود. استینگ آهنگی درباره من نوشت و این اولین باری است که آن را در حضور مردم می خواند.

تدارکات چطور بود؟

امروز در نزدیکی ووداستاک در زمینی بسیار منزوی زندگی می کنم. من دو تیر به ارتفاع حدود 20 فوت در حیاط خانه ام دارم که 38 فوت از هم فاصله دارند و یک کابل آنها را به هم وصل می کند. آنجا مشغول تمرین و تمرین برای نمایش بودم. من هنوز می خواهم جایی برای بداهه گویی بگذارم، اما باید اوضاع را کنترل کنم. امیدوارم نمایش سرگرم کننده و الهام بخش باشد، زیرا مشخصاً ارتباط زیادی با اتفاقات آن روز در سال 1974 دارد.



منبع: https://www.archpaper.com/2024/08/philippe-pe،-high-wire-career-drive-life/