در سال 1973، سه گلن مورکات سالها پس از اداره کار خود، در حال تبدیل شدن به یک متخصص در تغییرات و الحاقات مس، بود. او با تأمل در آن سالهای اولیه، استفاده از هر پروژه را به،وان «تجربهای کوچک در طراحی – در برخورد با ال،ای باد و نور، در استفاده از اجزای صنعتی و کاهش میزان جزئیات» توصیف میکند. گلن تنها دو خانه جدید را تکمیل کرده بود – از جمله خانه برنده جایزه ویلکینسون Laurie S،rt House (1972-1973) در Terrey Hills – زم، که ماری شورت، مادر مشتری قبلی خود، به او مراجعه کرد تا یک خانه مزرعه را در ملک خود طراحی کند. کمپسی، تقریباً 450 کیلومتری شمال سیدنی. وقتی به هزینه بازسازی نگاه کرد، درست قبل از شروع ساخت و ساز، گلن به ماری پیشنهاد کرد که ممکن است برای طراحی یک خانه کاملا جدید هزینه بیشتری نداشته باشد. هفته بعد، گلن سه چهارم نقشه های کاری یک خانه جدید را به مشتری و سازنده خود ارائه کرد و بدون نیاز به تایید شورا (چون خانه به اندازه کافی از جاده عمومی اصلی فاصله داشت)، آنها آماده بودند تا ساخت جدید را شروع کنید
خانه به دست آمده، که اغلب به ،وان خانه کوتاه ماری شناخته می شود، به نمادی از معماری تبدیل شده است که معماران و طراحان بسیاری را چه در استرالیا و چه در خارج از کشور به وجد آورده است. از زمان تکمیل آن در سال 1974، مطالب زیادی در مورد این پروژه مهم نوشته شده است – و تقریباً 50 سال بعد، به ،وان یک نمونه قابل توجه از آنچه گلن به ،وان “ایده معماری به ،وان پاسخی به مکان، و نه به ،وان یک تحمیل” توصیف می کند، باقی می ماند. در محل.» به عبارت دیگر، معروف تر، “زمین را به آرامی لمس می کند.” با توجه به نگر، های عمل گرایانه برای شرایط آب و هوایی، از جمله جهت گیری، ال،ای باد و بارندگی، نتیجه ساخته شده بیان شاعرانه محیط آن است. استراتژیهای برنامهریزی مدرن معمار آلم،-آمریکایی لودویگ میس ون در روهه (1886-1969) در این خانه قابل لمس است – چیزی که خود گلن نیز به رسمیت میشناسد. با این حال، گلن شرایط محیطی محلی را به تعویق انداخت تا تعیین کند که این استراتژیها چه زم، نیاز به اصلاح دارند – برای مثال، سقفهای مسطح به دلیل بارندگی شدید منطقه منتفی شدند. برای تقویت اتصال تعبیه شده ساختمان به محیط آن، نمای بیرونی خا،تری زیتونی آن به گیاهان اطراف فرو می رود و ساختار سوله مانند آن یادآور ساختمان های مزرعه سنتی است. جای تعجب نیست که وقتی کامل شد، این خانه مترادف با ایده “معماری استرالیایی” شد.
این خانه از الوارهای محلی ساخته شده است، از جمله تخته های آستر چوبی و تیرهای چوب پیه و تیرهایی که به قول گلن می توانند بخورند، بسیار زیبا بودند. در واقع، این الوار توسط ماری در طول سال ها جمع آوری شده بود و بخش مهمی از خلاصه او برای گلن بود. با این چوب بازیافتی، او خانهای میخواست که بتوان آن را با سهولت نسبی جدا کرد و دوباره کنار هم قرار داد – در طول فرآیند توجیهی، او پیشنهاد کرد که امکان تغییر مکان آن در آینده وجود دارد.
پس از اینکه گلن ملک کمپسی را در سال 1980 از ماری ،یداری کرد، این رویکرد طراحی اولیه نتیجه داد. او میتوانست اجزای خانه را جدا کند تا راه را برای گسترش «بدون از دست دادن چوب یا لوور» باز کند. همه چیز دوباره استفاده شد.» طرح اولیه شامل دو غرفه م،ار – یکی برای خواب و دیگری برای زندگی بود. اضافه شدن گلن در سال 1980، سه جایگاه اضافی برای هر غرفه قرار داد و برای خانواده او محل اقامت فراهم کرد. پیکربندی جدید این دو غرفه را مستقلتر از آنچه که در ابتدا بودند، کرده است و امکان جداسازی نسلها را در صورت نیاز فراهم کرده است: هر بال شامل فضاهای نشیمن و خواب است. ستون ارتباطی بین دو غرفه پلک، در نقطه مرکزی نقطه گذاری شده است به طوری که دو منطقه مش، از طریق درهای چرخان به هم متصل می شوند – و در پیکربندی جدید، این باعث می شود ستون فقرات کمتر در مورد معابر و بیشتر در مورد اتصال باشد.
ایده های چشم انداز و پناهگاه در هنگام ورود به این خانه کاملاً درک می شوند: اگرچه می تو،د زمین های کشاورزی اطراف را از ا،ر اتاق ها مشاهده کنید، نمای قابل تنظیم و سه لایه امکان میانجیگری شرایط آب و هوایی را فراهم می کند. خود خانه روی پایهها تا ارتفاع تقریباً 800 میلیمتری از سطح زمین بلند شده است تا اجازه دهد هوا در ماههای گرمتر گردش کند و ساختمان را خنک کند و در عین حال سرپناهی برای حیات وحش بومی فراهم کند (در کارهای گلن، معمولاً بیش از یک دلیل برای هر تصمیم طراحی وجود دارد. ). کانگوروها اغلب در ماههای گرم تابستان به زیرزمین خانه پناه میبرند و گلن با علاقه به یاد میآورد که در هنگام باران، “خانه توسط حیات وحش احاطه شده است.”
درس های زیادی از خانه کمپسی می توان آموخت که با شرایط کنونی جهان ما همخو، دارد. فروتنی ساختار، سازگاری آن با نیازهای در حال تغییر و پاسخ آن به آب و هوا همگی به نگر، های مبرم بحران زیست محیطی مربوط می شوند. وقتی از گلن پرسیده شد که آیا هدف او ساختن یک خانه پایدار بوده است، پاسخ می دهد: “من در مورد پایداری صحبت نمی کنم – این بخشی از مسئولیت معماری است. من همیشه از خودم میپرسم پاسخ طراحی مسئولانه چیست؟» برای گلن، این به م،ای تجزیه و تحلیل و درک عمیق یک مکان است: مسیرهای خورشید، بادهای غالب و سایر ال،ای آب و هوایی. او اضافه می کند که در زمان طراحی خانه کمپسی، او متوجه شد که “مسئولیت در ساختن شامل کنار هم قرار دادن ساختم، است که می تواند جدا شود و ما را قادر می سازد تا از اجزای سازنده به روشی مسئولانه استفاده مجدد کنیم.” در مواجهه با بحران آب و هوا، این توجه به میراث محیط ساخته شده ما بیش از هر زمان دیگری مرتبط است.
البته، همه خانهها در مکان مطلوبی مانند خانه کمپسی قرار ندارند، اما طراحی آن یادآورهای مهمی در مورد ارزش بازگشت به اصول معماری است. وقتی از گلن میپرسم که رویکرد او چگونه به بافت شهری ترجمه میشود، او به خانه مگنی در پدینگتون (1986-1990) اشاره میکند که «مملو از محدودیتها بود، اما این محدودیتها یکی از بهترین خانههایی را ایجاد کرد که من انجام دادهام. بافت شهری در مورد پاسخگویی به مورفولوژی، مادی، مقیاس، تن، است – همه اینها بخشی از درک ماهیت یک مکان است. او میافزاید: «هرچه محدودیتهای بیشتری داشته باشید، بهتر عمل خواهید کرد.»
امروزه، خانه کمپسی هنوز در مالکیت خانواده مورکات است و ،، که این امتیاز را دارند که وقت خود را در آنجا بگذرانند، بسیار دوستش دارند. تعمیر و نگهداری استاندارد مورد نیاز است، مطابق با یک ساختمان قدیمی، اما یکپارچگی طراحی به وضوح در آزمون زمان ایستاده است، سیستم م،ار آن به راحتی با نیازهای در حال تغییر سازگار است. همانطور که در فضای داخلی پوشانده شده با چوب کاج حلقه ای و جعبه قلم مو حرکت می کنید، همیشه مکان خود را در جهان به یاد می آورید – خانه به طور همزمان شما را در طبیعت قرار می دهد و از شما در برابر آن محافظت می کند. شاید برای برخی تعجب آور باشد که خوابیدن به خاطر صدای باران روی پشت بام های آهنی راه راه و ،وپف های ظریف کانگوروها در زیر تخته کف، راحتی واقعی را به همراه دارد.
منبع: https://architectureau.com/articles/revisited-marie-s،rt-،use/