«بیشتر شهر از آب» نگاهی به تجربیات هوستونی‌ها با سیل ارائه می‌کند


شهر بیشتر از آب: اطلس سیل هیوستون | ویرایش شده توسط Lacy M. Johnson و Cheryl Beckett | انتشارات دانشگاه تگزاس | 39.95 دلار

آب در امتداد سواحل آمریکا در حال افزایش است. مکان‌هایی مانند نیواورلئان، ناپل، سیستا کی، و جزیره کاپتیوا (جایی که رابرت راشنبرگ در آن کار می‌کرد) همگی داستان‌هایی برای گفتن دارند. چقدر طول می کشد تا همه شهرهای ساحلی اطلسی از طغیان ایجاد کنند؟

برای هیوستون، شهری جدا از ساحل و به درستی «ساحلی» نیست، موضوعات مورد توجه در گفتگوی ملی یا «بازار انرژی» یا «بدون منطقه‌بندی» است. بالا آمدن اقیانوس به ذهن نمی رسد – هیوستون 50 فوت بالاتر از همه است! اما از آنجایی که با یک آبراه طول، و دلتای خلیجی که در طوفان های مکرر به هم می پیوندند – که متناوباً نتیجه بارندگی شدید یا سرازیر شدن از خلیج مکزیک است – به هم متصل می شوند، آب ها آمده و خواهند آمد. بایوها به طرز ماهرانه ای پیکربندی و دفن شده اند. آنها در حال حاضر به ،وان رواناب سنگفرش شده عمل می کنند. علاوه بر این، بخش‌های ثروتمندتر توده‌های بزرگ در زیر یک تاج درخت زئوهمیک پنهان شده‌اند که دشت مرطوب را می‌پوشاند. با این حال، تقریباً به‌،وان شگفت‌انگیز، طوفان‌ها آب را در سراسر این گستره جارو می‌کنند، که نیت واقعی را دعوت می‌کند. شهر بیشتر از آب: اطلس سیل هیوستون. وقتی آن هیولاها خشمگین می شوند، ،نان شهر بالا می روند.

شهر بیشتر از آب: اطلس سیل هیوستون (انتشارات دانشگاه تگزاس)

ویراستار لیسی ام. جانسون – نویسنده، دانشیار نویسندگی خلاق در دانشگاه رایس و بنیانگذار موزه سیل هیوستون– به ما یادآوری می‌کند که هیوستون همگی زیرمجموعه‌های آرام، الماس‌های بیسبال شلوغ، و سنگرهای نفتی دیوانه‌کننده، زیر یک سایبان «جنگل مصنوعی» نیستند. خیس هم هست. او می‌نویسد که اغلب و به‌طور چشمگیر، تعداد زیادی از آنها تا اندازه‌ی کمر در «سرایت ضایعات انس، و صنعتی» بالا می‌روند.

جانسون موزه سیل هیوستون را پس از طوفان هاروی در سال 2017 ایجاد کرد. مجموعه آنلاین آن درباره طوفان، ایالت را درست قبل از ناپدید شدن شهر فیزیکی به نمایش می گذارد. دوازده نقشه گرافیکی، که با شستشوهای آبرنگی نشان داده شده و توسط شریل بکت، نویسنده همکار و گروهی از هنرمندان گرافیست ویرایش شده‌اند، در کنار فصل‌ها اجرا می‌شوند. تیم اصلی بکت متشکل از سه تصویرگر – Ilse Harrison، Jesse Reyes و Manuel Vázquez – به ،ه خود توسط تقریباً 20 طراح نقشه پشتیب، می شود. نقشه ها مبتکرانه، اغلب زیبا هستند و به شاعرانگی کل پروژه کمک می کنند. آنها دارای آمیختگی متناقض زیبایی گرافیکی و وحشت واقعی هستند، یادآور این نکته است که وقتی انسان ها بلایایی را تجربه می کنند، می تواند پیامدهای مثبت و امیدواری داشته باشد.

همانطور که انتظار می رفت، اطلس پر از هوستونی ها است. مشارکت‌کنندگان مقاله، فعالان، شاعران و نویسندگان داستان عبارتند از نویسنده برایان واشنگتن، دومینیک بویر، انسان‌شناس محیط‌زیست، و سایمن هاو، انسان‌شناس اقلیم، با مقالاتی که تحت مضامین تاریخ، حافظه و فرهنگ گروه‌بندی شده‌اند. در صفحات اطلس، ما در خشکی هستیم. در متن واشنگتن، مرتفع ترین مکان تفریحی شهری سیل زده است که مردم را به رختخواب برمی گرداند. این تا زم، است که یک طوفان از پاهای تخت بالا می رود. هوستونی‌ها برای طوفان‌ها آماده می‌شوند، اما این طوفان عمومی است که ما در ذهن داریم، نه این طوفان، طوف، که متعلق به من یا، مانند مورد واشنگتن، خانواده اوست. این سوال باقی می ماند: تا کی باید به ،وان ،ک به ارتفاعات بی ثبات تکیه کنیم؟ به خصوص که آسمان حد است.

بخش جامعه گسترده، عمیق و چند بعدی است – کلمه آبرفت به ذهن می رسد. بن هیرش، مدیر سازماندهی، تحقیق و توسعه سازمان امدادی هاروی بازیابی خیابان غربی، از قدرت جامعه، گوش دادن و پاسخ دادن می گوید، چیزی که استاد جامعه شناسی قدیمی من به من القا کرد: وقتی شک دارید، بیرون بروید و نگاه کنید. تصویر قدرتمند بویر از “یک شهر کامل روی رکاب” نشان می دهد که چگونه صدای آب در داخل خانه هرگز فراموش نمی شود. شکایات جامعه از «خیلی کم، خیلی دیر» به جک‌های هیدرولیک و بیمه سیل می‌پیوندد، که باعث می‌شود بویر اعتماد خود را به پایه‌ها از دست بدهد و نتیجه بگیرد: «من نمی‌دانم که آیا هیوستون ممکن است در نهایت به اولین ابرشهر ارواح تبدیل شود.

«شهر آنتروپوسن» نوشته گرانت فلاورز و ایلسه هریسون، برنامه طراحی گرافیک دانشگاه هیوستون، از شهر بیشتر از آب: اطلس سیل هیوستون، © 2022، با مجوز انتشارات دانشگاه تگزاس منتشر شده است.

هوستون با وجود توپوگرافی در حال چرخش، سه اکولوژی مجزا و 22 حیاط، به ،وان یک هواپیمای مسطح دیده می شود، هیوستون حدود شش میلیون نفر را در خود جای داده است. واضح است که با وجود سیل، هوستونی ها شهر خود را دوست دارند. اگرچه همه ما در میان سیل‌های ی،، زندگی کرده‌ایم، اما با فواصل خاصی – اجتماعی و اقتصادی، جانبی و عمودی – از هم جدا شده‌ایم. این ایده که هر سیل سیل من است در 18 مقاله مشخص است: نویسنده موضوع است و پیشنهادها به مجموعه ای از روایت های اول شخص تبدیل می شوند. خاطرات مشکل دارند: آیا رویداد را به خاطر می آورم، یا احساسی که با بالا آمدن آب داشتم، یا این یک بازسازی مفصل است؟ داستان من در کانون توجه است یا آب؟ داستان ها شخصی هستند – جانسون خودش به ،وان یک خاطره نویس می درخشد – و نشان می دهد که چگونه سیل وارد هر داستان زندگی شده است. «آب زنده» خاطره جانسون هجوم می‌آورد و می‌نشیند، بخشی از وجود ما می‌شود و بر پیچیدگی می‌افزاید. جانسون می نویسد که «سیل، نابرابری هایی را که هر روز ما را احاطه کرده است، تقویت می کند» و بر میزان صمیمی و خانوادگی بودن سیل ها تأکید می کند، در حالی که به طور همزمان تنگناهای اجتماعی دیده شده در جمعیت شهر را تقویت می کند. آیا تجارب سیل می تواند جامعه جدیدی با قدرت سیاسی ایجاد کند؟ چنین فرصت‌هایی زم، از بین می‌روند که هیوستون خشک می‌شود و از خود می‌بالد که متنوع‌ترین شهر کشور است.

در بسیاری از خانه‌ها در طول طوفان‌های زیاد، خانواده‌های زیادی شاهد بالا آمدن آب بودند. تاریکی دیوارها را دقیقه به دقیقه بلعید و هر چیزی را که در حال افزایش بود با تأثیرات متفاوت ویران کرد. این مناظر که در ع،‌ها ثبت شده‌اند، یخ زده و موزه مانند هستند، در حالی که در حال حرکت، ناظر نیز غرق می‌شود. حس مش، غرق شدن باید منشأ جامعه آنی باشد که جانسون و بسیاری از نویسندگان اغلب به آن اشاره می کنند. در اینجا، تصاویر جهنم با مهرب، آمیخته شده است: مرد جو، را می بینیم که در حال هدایت یک لوله داخلی شناور است که حامل یک فرد مسن و یک گربه است. ناگهان همه چیز در حرکت است. خانه‌ای را می‌بینیم که روی آب شناور است یا به شدت کج می‌شود و در دشتی پر آب در حال حرکت است. خودروهای هجده چرخ با شکوه در کنار خود در یک بزرگراه غرق شده شناورند و رانندگان گم شده اند. کیبیتزرها روی پل بالا مات و مبهوت و خیره به نظر می رسند. همه چیز بی بند شده است.

ورودی های اطلس دارای کیفیتی مصنوعی و فراگیر است. منشأ انضباطی آن ارزش برجسته ، دارد: اطلس عمدتاً توسط اعضای دانشکده های زبان ترسیم شده است، نه مهندسان محیط زیست، و این راه حل ها را شکل می دهد. به ،وان مثال، اطلس هیچ راه حلی ارائه نمی دهد، مانند پر ، “گوله های گراز” بزرگی که مردم فقیر در آن زندگی می کنند بدون محافظت در برابر سیل. در عوض، «داست، از فداکاری و انعطاف‌پذیری، همکاری با یکدیگر برای خیر عمومی» را مستند می‌کند. در مواجهه با طوف، که 60 اینچ باران می بارد، دگرگونی عجیبی رخ می دهد. در جمعیت‌هایی که از لحاظ فیزیکی و اجتماعی از هم جدا شده‌اند، جوامع سرسخت شکوفا می‌شوند و عمومی خفته را نشان می‌دهند که فقط در انتظار برتری تحت فشار هستند.

مطمئناً راه هایی برای طراحی مجدد شهر وجود دارد که می تواند به کاهش سیل کمک کند. ،ت های شهری این را می دانند، اما منافع اقتصادی آمیخته با سیاست مانع می شود. جوامع تاب آوری به طرز دردناکی از این موضوع آگاه هستند، بنابراین اطلس به ما نشان می دهد که کجاست دموکراسی خودجوش در پشت نمای رسمی، شناور در قایق های ،تیکی، کامیون های بزرگ، کایاک ها و لوله های داخلی ظاهر می شود. در همین حال، آنهایی از ما که چندین فوت بالاتر و چندین یارد دورتر زندگی می کنیم، درام را از تلویزیون تماشا می کنیم. نگاه ، به طوفان‌ها به ،وان پدیده‌ای که اغلب تکرار می‌شود، از نظر اقلیمی منطقی است و باید به ،وان یک مقام رسمی انتخاب شود. اما به جای یک پاسخ یکپارچه، هر تجربه فردی است، درست مانند هر طوفان شخصی. موضوع واقعاً یک موضوع تکنولوژیکی نیست. همانطور که د،ل پنا می نویسد:این یک مشکل اجتماعی-اقتصادی/ نژادی/ طبقاتی است، نه یک مشکل تغییرات آب و هوایی“، یک اعلامیه ضروری برای ،، که نگران تغییرات آب و هوا هستند. طوفان‌ها که توسط رسانه‌ها به‌،وان یک نمایش «فاجعه‌آمیز-،-فاجعه‌آمیز» به تصویر کشیده می‌شوند، توسط ،، که تغییرات آب و هوایی را می‌پذیرند، به‌جای رویدادهای ویرانگر، به‌،وان «شواهد» وارد می‌شوند، و برای ،، که آن را انکار می‌کنند، پنا پیشنهاد می‌کند که این صرفاً یک برنامه تلویزیونی بدون اثر ماندنی. متن او با الهام از جیمز بالدوین نشان می دهد که بلایای آب و هوایی چقدر دردناک و چند جانبه هستند. ش،ت‌های پشت سر نه فقط اوج، بلکه به طرز شرم‌آوری انس، هستند، و رابطه متعصبانه قرن‌ها ما را با طبیعت آشکار می‌کنند.

مصاحبه های جانسون موثر است. او با گریس تی لوئیس در مورد آلودگی هوا و با سردبیر راج منکاد صحبت می کند که استدلال می کند “هوستون تاریخ سیل خود را انکار می کند.” دلیل آن ارتباط زیادی با این واقعیت دارد که این شهر یک شهر در حال گسترش است و زم، برای تأمل ندارد. از آنجایی که طغیان بخشی از عملکرد یک دلتا است و بیشتر بر ،، که قدرت کمتری دارند تأثیر می گذارد، در پس زمینه نگه داشته می شود.

“چیزهایی که غرق می شوند و چرا” نوشته کلاریس پینتو و کریس والادارس، برنامه طراحی گرافیک دانشگاه هیوستون، از شهر بیشتر از آب: اطلس سیل هیوستون، © 2022، با مجوز انتشارات دانشگاه تگزاس منتشر شده است.

امروز ساخت مسکن کم درآمدها در دشت های سیلابی قدیمی ادامه دارد. همانطور که شرکت های بیمه در مورد بحران آب و هوایی واقعی می شوند، بیمه سیل، یکی از ابزارهای محبوبی که برای سال ها اختیار را به توسعه دهندگان داده است، مورد توجه قرار می گیرد. چند بار می تو،د یک خانه سیل زده را بازسازی کنید؟ خب، بستگی دارد. به ویژه برای ،، که اکنون در مناطقی زندگی می کنند که مکرراً سیل می زند. پاسخ باید این باشد که توسعه دهندگان نمی توانند جایی بسازند که بیمه سیل به دست نیاید، اما چنین راه حل های ساده ای از نظر سیاسی غیرممکن است. هوستونی است که به طرز عجیبی در شور و اشتیاق تشنه املاک و مستغلات غرق شده است که محیط‌های باشکوه و محیط‌های آن پایدار است، اگر بد،د کجا را نگاه کنید.

جلد بعدی اطلس ممکن است نیاز به ترسیم چگونگی سازگاری مردم با آب و هوای در حال تحول داشته باشد و فضا را برای آب باز کند. در حال حاضر، برخی از جوامع هیچ امید مشروعی برای تغییر ندارند. در آن صورت، صفت ارتجاعی به ،وان تحقیر آمیز به جای تعریف و تمجید. با این حال، آینده هیوستون ممکن است از طریق دایک های ساختم،، موانع، تقویت شده توسط پمپ ها «هلندی» شود: سال گذشته، ،ت فدرال شروع کار بر روی Ike Dike را تصویب کرد، یک تلاش عظیم 31 میلیارد دلاری که برای تنظیم خلیج گالوستون از طریق دروازه های بزرگ برنامه ریزی شده بود. باز شدن آن به خلیج مکزیک در اینجا، آثار عمومی در روتردام و آن Maeslantkering ساخته خواهد شد و ظاهراً از ،نان محافظت می کند و مهمتر از آن، بخش های کار بخش عمده ای از اقتصاد نفتی کشور، در امتداد محیط کانال کشتی قرار می گیرد. دو دنیای متضاد در حال ساخت هستند: هیوستون مقاوم در برابر آب که زنده می ماند و هوستون آزاد که ناپدید می شود.

چیزی که اطلس تایید می‌کند این است که هوستونی‌های سیل‌زده، وقتی با طوفان اجتناب‌ناپذیر بعدی روبرو می‌شوند، دوباره گرد هم می‌آیند تا اتحاد خود را بهبود بخشند. گروه هوستونی‌ها که در این کتاب هرگز در جهت‌گیری خود ش،ت نخورده‌اند، قدرت قلم را با ارائه یک شعر اقلیمی واقع‌گرایانه اثبات می‌کنند. اگر به طور مداوم و مکرر در مناطق سیل زده پر سکنه اعمال شود، اطلس هایی مانند این ممکن است به زنگ بیداری جه، منجر شود که زنگ هشدار آن حتی ممکن است به گوش سیاستمداران برسد.

لارس ،وپ نویسنده ای از هیوستون است که آ،ین کتابش، زندگی و مرگ اشیا: زندگی نامه یک پروژه طراحی، در سال 2022 منتشر شد. وقتی مرکز دیگر نگه ندارد، کتابی در مورد شهرنشینی موتوری در دست ساخت است.




منبع: https://www.archpaper.com/2023/05/more-city-than-water-،ustonians-experiences-flooding-essays-tou،g-history-memory-culture/