وقتی شرکت کردم یک مهم، کریسمس در خانه مادرم که در آن زمان اخیراً تکمیل شده بود در سال 2012، با انتظارات کمی وارد خانه شدم، آ،ین مورد این بود که یک ملاقات تصادفی منجر به شروع حرفه مستقل من به ،وان یک معمار شود. وقتی لیندی و کری را ملاقات کردم، که بعداً مشتریهای خانه ما در ارتفاعات ج،ی شدند، به سرعت متوجه شدم که حدود 15 سال قبل به ،وان دانشجو در معماران Beverley Garlick روی طراحی تا،تان آنها کار کردهام. با چند شراب و اشتیاق جو، ام به معماری، خیلی زود شروع به شرح برخی از جزئیات جزئی خانه آنها کردم، که به نظر میرسد به یاد میآورم که به یک مونولوگ پرشور در مورد مزایای طراحی خوب تبدیل شده است.
این اجرا با استقبال خوبی مواجه شد، زیرا در کمال تعجب، چند هفته بعد از لیندی و کری تماس تلفنی دریافت کردم که از من پرسیده شد که آیا علاقه مند به طراحی یک برنامه افزودنی برای آ، هفته هستم یا خیر. احساس سرخوشی، اگر تا حدودی وحشتناک بود، متوجه شدم که اکنون باید اولین کارم را فراتر از کار برای دوستان نزدیک یا خانواده به سرعت انجام دهم: این “واقعی” بود!
در آن زمان، من در انتهای سال های شکل گیری خود در معماری بودم و در دهه 2000 به ،وان فارغ التحصیل در دفاتر تحسین شده UN Studio در آمستردام، و Engelen Moore و BVN در سیدنی کار کرده بودم. قبل از این، من از چند سال خلاقیت شگفتانگیز در دانشگاه لذت برده بودم: دوران موهای چرب بلند، برتری فرانک گری، ساعتهای از دست رفته در نمودارهای دلوزی و آ،ین انتقادات وحشیانه طراحی هری سید،.
در طی این سالها، فهرست رو به رشدی از معمار، را که کارشان را تحسین میکردم، از نزدیک دنبال میکردم، که بسیاری از آنها «موج رم» را در پی آثار برجسته رم کولهاس در دهه 1990 گرفتار ،د. معماران هلندی دیگر مانند Bjarne Mastenbroek، Kamiel Kla،e و Wiel Arets یک بنیاد ایدئولوژیک را تشکیل دادند که بر آن پروژه اول تأثیر گذاشت و هنوز هم از عملکرد امروز من خبر می دهد.
مقیاس خانه تک اتاقه ج،ی هایلندز به طرز شگفت انگیزی برای اولین سفارش من، بود. من با خانههای گنبدی شکل اصلی بورلی گارلیک آشنا بودم و میخواستم که خانه جدید برای آنها احترام زیادی قائل باشد. در نتیجه جدا از غرفه های موجود می نشیند. من مصمم بودم که این اتاق، که خیلی بزرگتر از یک سوله باغ نیست، عدالت را در مورد طراحی بورلی رعایت کند، در حالی که تمام وزن 15 سال تجربه معماری من را به دوش می کشد. اشتیاق من بر روی نقشه ها نشان داده شد و هر میلیمتر تا حدی از جزئیات بررسی شد که مسلماً مضحک بود. نمی دانم وقتی یک بسته ضخیم از طرح ها را به او دادم تا از آن بسازد، سازنده چه فکری کرد… در نهایت، “فقط یک اتاق” بود.
قبل از طلوع آفتاب برای اولین بازدید از سایتم که در انتهای جاده خاکی نزدیک غارهای وومبیان قرار داشت بیدار بودم. در غبار صبحگاهی، یک جرعه قهوه از نانوایی میتاگونگ نوشیدم و رد پای کانگوروهای اخیر را در سراسر سایت پوشیده از شبنم مشاهده کردم. از این مراسم صبحگاهی زم، که سایت خالی بود بهترین لذت را می بردم و من به حال خودم مانده بودم تا این تجربه را جذب کنم.
ماهیت این خانه، که در آمفی تئاتر عظیم دره بوراگورنگ و با وسعت 50 متر مربع قرار دارد، فشردگی است که با وسعت در نوسان است. پلان گرد ساختمان از آثاری مانند ویلای دایرهای در جنگل اثر کازویو سجیما الهام گرفته شده است، که خاطرنشان میکند «فرم مربعی حس یک جلو و کنارهها را میدهد که با محیط آن ناسازگار است». این سایت خواستار فرمی بود که ماهیت نامحدود آن را منع، کند. خطوط افقی نمای آهنی راه راه، فرم منحنی را برجسته می کند و به شکل یک “کمربند” ممتد و ایوان مانند است که در اطراف اتاق حلقه می زند و حس بی پای، را القا می کند.
تعادل بین تجربه حرفه ای کافی برای ارائه پروژه، و نه به اندازه کافی برای بار ، خلاقیت سرشار من با واقعیت های تمرین، یک جزء کلیدی در اصالت طرح بود. برخلاف بسیاری دیگر از طرحهای روستایی استرالیا، این ساختمان روی منظرهاش «آرام» نمینشیند. در آب و هوای خنک و مرتفع ارتفاعات ج،ی، پایه سنگین این اتاق را به کوه متصل می کند. طراحی جدید در زمینه آشنای استرالیا به سرعت توسط انتشارات – به ویژه در سطح بین المللی – شناخته شد. این مصادف شد با تبلیغات Balmain Pair، یکی دیگر از کارهای اولیه ما و خانه مادرم از شروع این داستان، که شاهد رونق ،ب و کار بود.
همانطور که بسیاری از پروژه های دیگر در این مجموعه خانه اول تأیید می کنند، شور و شوقی که یک معمار جوان برای شروع حرفه خود بی تابی می کند، می تواند کلید یک پروژه عالی باشد. تلو تلو خوردن ها و شب نشینی های مضطرب در کنار احساس خلاقیت پیروزمندانه برای این دوره ی،ان هستند، اما این آزمایش های عملی و احساسی نشان دهنده ظهور مداوم در عمل است. علیرغم موهای خا،تری ام، همچنان احساس می کنم در این حرفه فوق العاده “ظهور” دارم که شما را برای همیشه جوان نگه می دارد.
منبع: https://architectureau.com/articles/first-،use-southern-highlands-،use/