در اینجا، کتاب رایت ایده هایی را ارائه می دهد. در مواجهه با طغیان، شهرها سه گزینه دارند. آنها می توانند دور شوند، بلندتر شوند یا شناور شوند. بنابراین، ما به شهر پیادهروی افسانهای رون هرون نگاه میکنیم که با Archigram در لندن در سال 1964 ساخته شد. در قصر شناور قرن هجدهم روی دریاچه در اودایپور (که در فیلم باند نمایش داده شد. اختاپوس) و در استراحتگاه Lausitz Geierswald که بر روی یکی از چندین دریاچه مصنوعی ایجاد شده برای بازسازی چشم انداز معدن زغال سنگ روباز در آلمان شناور است. کشتی های استراحتگاه که توسط Steeltec37 طراحی شده اند توسط یک پانتون ف،ی سبک وزن پشتیب، می شوند.
به موازات این موضوع کاداستر، مسئله طراحی نیز مطرح است. چگونه می تو،م شهرها و شهرهایی بسازیم که در برابر سیل مقاومت کنند؟ این چالش برانگیزتر از آن چیزی است که به نظر می رسد. انسان ها عمدتاً آب هستند – همانطور که می گویند “آب مرطوب”. اما معماری ما، به ویژه به ،وان متراکم در شهرها، اساساً برای مخالفت با هر گونه روانگرایی طراحی شده است.
این میل بی امان برای خشکی می تواند نشان دهنده ولع ما برای ماندگاری در مواجهه با مرگ و میر باشد، یا می تواند نشان دهنده نوعی انزجار آتاویستی باشد. (هیچ راهی نیست، با یک بار ،یدن از باتلاق، به عقب برمی گردیم.) در هر صورت، و با وجود ونیز، غریزه خشکی عمیق است. آیا ما قادر به مع، ، آن هستیم؟ آیا ما می تو،م مایع را به ،وان یک بستر زنده ببینیم؟ آیا می تو،م آب را به ،وان زمین در نظر بگیریم؟
آب زندگی است. همراه با نور خورشید، هم پایه علوم و هم تصورات جمعی ما است. ساختار مولکولی خاص آب، با قطبیت ملایم هیدروژن-ا،یژن و جاذبه بین مولکولی سطح پایین آن، حیات را امکان پذیر می کند. در عین حال، درخشش شبنم بر روی تار ،کبوت، وحشت سیل فاجعه بار و این واقعیت که باران امروز توسط دایناسورها نوشیده شده است، تخیلات شاعرانه بیشماری را برانگیخته است.
شهرهایی مانند هوشی مین، م،ل، شنژن، دبی، لندن، سانفرانسیسکو، آمستردام، بانکوک، هامبورگ و نیویورک همگی در معرض خطر جدی قرار دارند. در چین بیش از 43 میلیون مردم تا سال 2100 تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. ،ت ها و سیستم های مالی با آنچه ممکن است سندرم لیزمور نامیده شود، مواجه خواهند شد، اما در مقیاسی حیرت انگیز. چگونه پاسخ دهیم؟ جبران ،؟ بازسازی؟ نقل مکان؟
همه سیستمهای ما، از جمله سرمایهداری مبتنی بر مالکیت، به چالش کشیده خواهند شد. از بوستون گرفته تا سیدنی، لندن تا بیلبائو، شهرهای بیشماری جهان طی دهههای اخیر، دوباره روی آبنماهای خود سرمایهگذاری کردهاند و زمینهای صنعتی برونفیلد را به منطقهای مس، و ،دهفروشی سطح بالا تبدیل کردهاند و شهرسازی ساحلی را به ،وان یک ژانر معرفی کردهاند. در همان زمان، زندگی در کنار رودخانه، بندر و ساحل به هدف جه، تبدیل شده است. و این حاشیه های جوایز هستند که با بالا رفتن سطح دریا ناپدید می شوند.
همه اینها بسیار دیستوپیایی است – از نظر فنی ماهر اما از نظر تجربی مجازات کننده. مامان شهر پیادهروی هرون را به،وان یک «کلانشهر فوری و گردشگر» توصیف میکند، مجموعهای از زیردریاییهای نظامی که در اقیانوسها حرکت میکنند «با ،تهای بیرونی ،همانند و پاهای پریسکوپی… که توسط روبنای راهروهایی جمعشونده به هم متصل شدهاند». هتل و محلههای مس، Zigloo در اعماق سطح، به خوبی در آن اعماق که فقط نور آبی در آن نفوذ میکند، فرو رفته است. مناظری عمدتاً از کریل و چتر دریایی وجود دارد – اما با توجه به اینکه 50 درصد نور مرئی جذب می شود. در 10 مترچند متر از سطح، نه زیاد.
شاید به همین دلیل باشد که اگرچه ما ساختمان ها را دائمی و فضاهای بین آنها را زودگذر می د،م، اما در واقع برع، است. به طور معمول، خیابان های یک شهر بیش از قرن ها دوام می آورند، در حالی که ساختمان ها جایگزین می شوند. ال،ای خیاب، خطوط خواسته های ما را بر روی شن ها مرکب می کنند. آیا حتی می تو،م آنها را روی آب مداد بزنیم؟
آب بیشتر، زمین کمتر، معماری جدیدکتاب اخیر معمار ،ن بوستون، وستون رایت، به این سوال می پردازد. تمجیدهایی مانند پل گلدبرگر (“کتاب مهم”)، کنت فرامپتون (“به خوبی تحقیق شده، محرک و آزاردهنده”) و کارستن هریس (یک “پیشنهاد جسورانه”)، انتظارات بالایی را ایجاد می کند که کتاب به طور کلی برآورده نمی شود. به. با این وجود، سوالی که مطرح می کند قرمز چشمک می زند. منظور ما از «شهرسازی خیس» با صدایی خیس چیست؟ اصطلاحی که هنوز به طور کلی مورد استفاده قرار نگرفته است، رایت و دیگران از شهرسازی مرطوب برای اشاره به شهرسازی استفاده میکنند که به طغیان به روشی محافظتکننده از انسان پاسخ میدهد – با جابجایی از آبهای سیلاب، شناور شدن یا بالا رفتن از بالای آب. چیز ساده ای نیست
وستون هم در این دام می افتد، هرچند مطمئنم که می داند این یک اشتباه است. نه ما و نه شهرهایمان ماشین نیستیم. در واقع، شهر بزرگترین اثر هنری جمعی ماست. ماتریسی خارقالعاده، پرهیاهو و م،اساز از اشتیاق و تلاش، عشق و نفرت، ،ی و شعر و فلاکت، شهر آرزوی واقعی است. اشیاء – اعم از ساختمانها، غلافها یا زیردریاییهایی با پاهای ،ات – ممکن است مخازن این خواسته باشند. اما مجرای آن – توانمندسازهای حیاتی جریان و جریان کندو – خیابان ها هستند.
پیشنهادات معاصر بیشتری نیز وجود دارد، مانند پروژه Gyre-Seas،er در سال 2008 از شرکت کانادایی Zigloo – یک برج زیردریایی شناور عظیم بیش از یک کیلومتر قطر و 400 متر عمق. این شهر با انرژی کامل خورشید، باد و اقیانوس، خود را به ،وان یک شهر شناور با ظرفیت 2000 نفر با باغ ها، رستوران ها، گردشگری و ،ده فروشی معرفی می کند. رایت همچنین به زیستگاه مریخ رابرت بیگلو، سرمایهدار آمریکایی، مجموعهای از ماژولهای زنده که برای سطح قرمز خشک مریخ طراحی شدهاند، اشاره میکند.
تصور کنید که حاشیه ساحلی متعلق به فقرا و مستمندان باشد. سپس، جهان ممکن است به همان اندازه که نسبت به سرنوشت تووالو، ،یباتی و مالدیو (که انتظار میرود تقریباً از دست بدهند) بیتفاوت بماند. 80 درصد از مساحت آن تا سال 2100). اما از آنجایی که آبنماهای شهری ما توسط ثروتمندان و قدرتمندان در آغوش گرفته شده است، پیامدهای اجتماعی سیاسی از دست دادن آنها باعث فروپاشی آن سال 2016 خصوصی خواهد شد. است، یقه در امواج تغییرات آب و هوایی شبیه بازی کودکانه است.
مطابق با بیمه استرالیا جیروپ، اموال ساحلی در حال حاضر غیرقابل بیمه شدن است. به تدریج شروع به محو شدن خواهد کرد. نمودار مقطعی در کتاب رایت، س،تگاه غرقشده اتلیت یام در دوران نوسنگی را در اسرائیل نشان میدهد و سایرین را نشان میدهد، مانند چاتالهویوک در ،یه، که به مدت 1400 سال با ساختن بر روی خود، مانند ص،ههای مرج،، بر بالا آمدن سطح دریاها غلبه کرد. در استرالیا، ما روستاهای غرق شده خودمان را داریم، مانند شهر قدیمی آدامینابی که در فهرست میراث فرهنگی ثبت شده است، شهر دهه 1830 که قرب، اشتهای انرژی ایالت شده، اکنون در زیر دریاچه یوکامبن قرار دارد. ،ی این تصاویر به زودی عادی می شود.
در اینجا مسائل عملی وجود دارد. آیا واقعاً فکر میکنیم که نه تنها با بالا آمدن سطح دریا، بلکه افزایش چشمگیر بارانهای سیلآمیز و رویدادهای طوف، بزرگ، وجود یک شهر شناور روی هر چیزی غیر از یک دریاچه مصنوعی قابل قبول است؟ حتی یک سکوی بزرگ در بالای اقیانوس که به بستر دریا ،بانده شده است (در تصور من) پس از 20 سال یا بیشتر، شبیه یک کشتی کانتینری وسیع، زنگ زده و زنگ زده به نظر می رسد. آیا فکر می کنیم فرزندانمان را آنجا بزرگ کنیم؟
اوا، قرن گذشتهمن یک گفتگوی آب و هوا را در Manly با شوخی کوچکی درباره تبدیل شدن خانه من در Redfern به «آب ،ه مطلق» باز کردم. همه نمی خندیدند، تا حدی به این دلیل که تصویر نقشه ای بود که نشان می داد در واقع شوخی نیست. این آینده بود – با چاه مانلی در زیر آب. اکنون، این آینده به طور قابل توجهی نزدیک تر است و افزایش سطح دریا اجتناب ناپذیر است – یک میانگین جه، شاید 480 میلی متر در اواسط قرن.1 تلفات زمین بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین، با انفجار جمعیت جهان و کوچک شدن زمین، چگونه شهرهای خود را الگو خواهیم داد؟
بیشتر شهرها بر روی آب ساخته شده اند: بنادر، سواحل، تالاب ها یا رودخانه ها. با این حال، تقریباً همیشه، همانطور که رشد میکنند، آنها به طور جدی آب را از بین میبرند – باتلاقها را تخلیه میکنند، رودخانهها را کانالکشی میکنند، در برابر سیلها بالا میروند و زمینهای بندر را بازپس میگیرند. در واقع، ممکن است بگویید که ساخت زمین یکی از وظایف اصلی برنامه ریزی شهری بوده است.
این شکاف فرهنگی باید به رسانه طبیعی معماری آب تبدیل شود. بنابراین تعجب آور است که اندکی فکر شده است که چه اتفاقی برای شهرهای ما خواهد افتاد، زیرا جزر و مد آن ها را بید خورده است. بزرگ است، این این نوح است که استروئید مصرف می کند. داستان کتاب مقدس وضوح نموداری شگفت انگیزی دارد: سیل گسترده، مرگ همه جا حاضر، فقط موجودات برگزیده. با ما هستی یا مرده ای اما خیس بزرگی که پیش روی ما قرار می گیرد بسیار گسترده تر، کندتر، عمیق تر و پیچیده تر است.
سوابق زیادی برای چنین آینده های تجزیه ای وجود دارد. فیلم ریدلی اسکات محصول 2015 مریخی، که در آن مت دیمون باید چهار سال از مدفوع خود سبزیجات بسازد و سریال تلویزیونی 2020 برف شکن آینده ای را تصور کنید که در آن زیستگاه های هرمتیک از بشریت در برابر یک محیط فوق خصمانه محافظت می کند. این گزارهها با تصور غلط مدرنیستی قدیمی که میتو،م آن را مغالطه کوربوزی بد،م، مش،ند، که در آن خود و شهرهایمان را ماشین میبینیم، نیازهایمان را صرفاً مادی و مک،کی مید،م.