در درخت توخالی خانه، که به این دلیل نامگذاری شده است که یک تنه توخالی در این ملک روستایی دهه 1830 در تاسم، زم، به ،وان صندوق پستی کار میکرد، معماران Core Collective غلافهای کاغذ دیواری قدیمی را برداشتند تا رنگآمیزی دوران استعمار را که لایههایی مانند پالمپسست بودند، حفظ کنند. در یک بخش از دیوار، یک کارگر نام خود را قبل از استفاده از کاغذ دیواری خط کشیده بود و ظاهری شبح مانند به جا گذاشت که تقریباً دو قرن بعد توسط Core Collective و همکارانش کشف شد. رایان استراتینگ، مدیر تمرین به یاد میآورد: «ما کاغذ را برداشتیم اما نام او را گذاشتیم. برای من این چیزی است که تاریخ را واقعی می کند – احساس شخص. افرادی که آن را کنار هم گذاشتند.»
کار Core Collective Architects بر روی آن خانه دو طبقه ماسه سنگی گرجستان (2019؛ رجوع کنید به خانه ها 137) – ،یبی از مرمت، مداخله سازه و تبدیل – شاهد برنده شدن مش، برنده مش، جایزه Lachlan Macquarie برای معماری میراث Lachlan Macquarie در جوایز ملی معماری 2020، تمرین مبتنی بر هوبارت شد. از آن زمان به بعد، آثار میراثی بیشتری بهویژه در خانههای بزرگ قدیمی که در سراسر شمال تاسم، گسترش یافتهاند، آغاز شده است. با این حال، بر،ب “معمار میراث” با رایان ناراحت است و نگاهی دقیق به خانه درختی توخالی نشان می دهد که چرا. در حالی که زمان زیادی را برای برهنه ساختن استخوانهای گرجی اصلی ساختمان از بین میبردند، این تمرین همچنین ساختار و مواد قدیمی را برای تطبیق با آشپزخانهای کاملاً معاصر تطبیق داد. اثاثیه سفارشی و نورپردازی برونگرای ایتالیایی توسط مشتری باهوش طراحی انتخاب شد و اصطبل به اتاق مهمان تبدیل شد. اگرچه بیشتر اضافات قرن بیستم حذف شدند، یک اجاق سبز ترازو در دهه 1950 با احتیاط در آشپزخانه نگهداری شد.
بسیار شبیه معمار بریت،ایی دیوید چیپرفیلد، که از کار بر روی پروژه های مرمت نه به ،وان یک “کارشناس مرمت” بلکه به ،وان یک معمار مدرن لذت می برد، وفاداری معماری رایان با مدرنیسم اواسط قرن، به ویژه “سادگی قوی” که او در کار روی گراندز برایش ارزش قائل است، است. . میراث، به،وان شکلی از زمان بازپسگرفته شده، علاقه چند، به او ندارد. جذابیت او به میراث گرجست، تاسم، چندان عاشقانه نیست که تحلیلی است. او میگوید: کنجکاوی من بیشتر در مورد نحوه چیدمان آنها و دوام و ماندگاری مواد است تا قدمت یا قدیمی بودن آنها.
کار این تمرین بر روی خانه درختی توخالی، قدرد، آن را از فناوریها و مصالح ساختم، پیشامدرن عمیقتر کرد و از طراحی خانه خود رایان، خانه کاسکید (2020؛ رجوع کنید) خبر داد. خانه ها 141). من فرم های ساده و محکمی را دوست دارم که به زیبایی پیر می شوند. و من دوست دارم مطمئن باشم که ساختمان برای چند قرن پوسته پوسته، پوسته پوسته، نشت، اعوجاج یا نیاز به بهبود قابل توجهی نخواهد داشت.»
هنگامی که رایان برای اولین بار این مکان را دید – که تصور می شود حیاط خلوت کلبه فرمانده کارخانه زن قدیمی است، با بقایای یک دیوار ماسه سنگی که توسط محکومان چیده شده است – خانه ای از بتون و سنگ را تصور کرد که از چشم انداز بیرون می آید. این پتانسیل کار با زمان عمیق زمین شناسی بود که بیشتر او را مجذوب خود کرد. “من فکر می کردم که ساختمان باید مانند غار محکم و ،صری باشد، با دهانه های سخاوتمندانه برای نور. که باید در چشم انداز زمین باشد و پناه و آسایش دهد.» از طبقه همکف، احاطه شده توسط الوارهای بافت دار و رندرهای صاف و خالدار، یک پلکان بتنی به طبقه بالا به اتاق نشیمن با مناظر وسیع از طریق پنجره های پیچیده منتهی می شود. حس دورنمای به دلیل ،یبی از چوب، بتون و دیوارهای آجری ساخته شده با حالت عقب نشینی و محصور شدن جبران می شود.
رایان در دانشگاه دیکین معماری خواند و با وفاداری قوی به ا،امات محیطی در حال ظهور فارغ التحصیل شد. چگونه میتو،د یک ساختمان را به محیطزیست پاسخگو کنید – به عملکرد حرارتی بالا دست یابید و به اه، پایداری برسید – و همچنان آن را زیبا، ظریف، راحت و آرامبخش کنید؟ این چالشی بود که من دیدم.» پس از مدتی در وودز باگو، او کاوش عمیقتری در ساختمانهای حساس به محیط زیست را آغاز کرد، در زم، که هنوز زیباییشناسی «آجیل و توتها» دهه 1970 را از بین نبرده بود. او به یاد میآورد: «خشتهای گلی، الوارهای سنگین و مواد بیظرافت زیادی وجود داشت.
در سال 2002 او Core Collective Architects را در حومه ملبورن برانزویک به همراه Ceridwen Owen، فارغ التحصیل از دانشکده معماری مکینتاش در مدرسه هنر گ،کو تأسیس کرد. Ceridwen در حال تکمیل دکترای معماری پایدار در دانشگاه ملبورن بود و موقعیتی در دانشگاه تاسم، به او پیشنهاد شده بود. رایان در همان زمان تصمیم گرفته بود به هوبارت نقل مکان کند «صرفاً به دلیل عشق به آن مکان. همه گفتند این خودکشی تجاری خواهد بود.» و بنابراین، تقریباً با اسمز، Core Collective به یک تمرین مبتنی بر تاسم، تبدیل شد.
جاه طلبی سریدون و رایان این بود که ساختمان های پایدار را با آرمان های ظرافت و سادگی، انس،ت و س،ت پذیری، که در مدرنیسم اولیه و ک،یک به اشتراک گذاشته شده بود، پیوند بزنند. آنها مطمئناً به دنبال تبدیل میراث نبودند. اما این کار به شکل سالن مطبوعاتی غاردار در ساختمان هوبارت مرکوری متعلق به دوران هنر دکو به دست آمد، که این تمرین به فضایی روشن و باز تبدیل شد که تبدیل به رستوران فرانکلین و نانوایی کبوتر شد. پالت متریال بتن مالهکشی شده و بدفرم، فولاد و بلوط تاسم، جشنی از پارچههای موجود ساختمان است.
Core Collective Architects به هر پروژه به ،وان یک همکاری فکر می کند با یک مشتری به جای تحمیل یک اخلاق طراحی بر یک مشتری، و ا،ر مشتریان این عمل را از طریق دهان به دهان پیدا می کنند. Sunnybanks House (2016؛ ببینید خانه ها 119) این خطوط سرسام آور را دنبال کرد: یک گفتگوی تصادفی در سیدنی با زوجی که در فکر بازنشستگی در تاسم، بودند، طی چند سال به کمیسیونی در یک مکان مرتفع مشرف به کانال D’Entrecasteaux منجر شد. مشتریان خانهای را میخواستند که عشق آنها به موسیقی و تعداد زیادی جلد آلبوم را که قاب کرده بودند، در خود جای دهد. رایان میگوید: «ایده این است که ساختمان باید به شما این امکان را بدهد که این موسیقی را بشنوید و حس کنید و این آثار هنری را با هم، در کنسرت ببینید. این ساختمان در پایین منظره قرار دارد، با سقفی سبز، فولادی که در داخل و خارج آن به شکلی رسا چیده شده، و حیاط محافظت شده است. پنجرهها که همگی سه جداره هستند، به فضای داخلی وسیع – تقریباً صنعتی – اجازه میدهند که در طول فصلهای آفتابی زمستان پرهیاهوی تاسم، گرم شود. پنجرههای کوچکتر سوراخدار مربعی به سمت ج، شرقی وحشی، یادآور رونشانم لوکوربوزیه است.
دو اقامتگاه ساحلی در ویکتوریا پاسخهای متفاوت و در عین حال مرتبط را به محدودیتها و امکانات سایت نشان میدهند. خانه خلیج ونوس (2006)، در 18 هکتار از جنگلهای بانکی و درخت چای، از تپههای شنی رو به شمال برمیخیزد تا از طریق نوار پیوسته ای از پنجرههای مرتفع، مناظر پانوراما را تماشا کند. این ساختمان ،وماً مستحکم است و برای مطابقت با قو،ن ساخت و ساز با خطر آتش سوزی شدید ساخته شده است، با نمای نامنظمی از آهن راه راه مانند وصله کاری. فضای داخلی دارای الوار سیاهکوهی است که از کیوسک ،ه سنت کیلدا نجات یافته است، که در سال 2003 سوخته است. در همین حال، خانه درومانا (2018)، حول تضاد رسمیتر بین بلوف، نمای بیرونی از آهن راهدار و آدامس خالدار و رو به خیابان سازماندهی شده است. نمای شمالی لعابدار، که مناظر اقیانوس را قاب می کند که طول خانه را گسترش می دهد.
با نگاهی به تکامل 20 ساله Core Collective Architects، رایان می گوید خانه درختی توخالی نقطه عطفی را رقم زد. او اکنون تمایل دارد که زیباییشناسی سنگین و در عین حال هماهنگ استعماری گرجی را پیشنیاز نوعی «مدرنیسم بافتی» ببیند که به همان اندازه قوی و بادوام است. به جای جعبه شیشهای بدون چهره که به یک ساختمان میراثی اضافه شده است، این عمل به دنبال یکپارچگی ظریفتر بین قدیمی و جدید است – پاسخی ظریفتر که تضادها را بین سبکهای ساختم، که دو قرن از هم جدا کردهاند، و همچنین قرابتها را نشان میدهد.
اما فراتر از تفاوت های ظریف در سبک، زیبایی شناسی و حتی عملکرد محیطی، تیم امروز هنگام طراحی یک ساختمان جدید یا تغییر ساختمان قدیمی به یک سوال اساسی تر کشیده شده است: “دل چه می خواهد؟”
منبع: https://architectureau.com/articles/in_profile_core_collective/