به سمت غرب بروید از ملبورن روبروی در مناظر خشک، کمتر از یک ساعت سفر کنید و قبل از اینکه در مرداب با، فرود بیایید، خود را در مجاورت مجموعه ای منحصر به فرد از جواهرات معماری خواهید دید. سه ساختم، که به آنها اشاره می کنم مجموعه بیکر را تشکیل می دهند که شامل خانه بیکر، خانه دوور و کتابخانه/استودیو بیکر می شود. آنها توسط معماران تحسین شده طراحی شده اند – دو خانه توسط رابین بوید بین سال های 1964 و 1968 و کتابخانه/استودیو بیکر توسط روی گراندز در سال 1979.
من وسوسه می شوم که بگویم سفر به مجتمع بیکر غیرقابل توجه است، اما در واقع برع، است – به دلیل نمایش پراکندگی حومه شهر، «فاجعه زیبایی شناختی» که بوید در آثار مکتوب خود نسبت به آن انتقاد کرده است، قابل توجه است. تحمل چنین زشتی ها چندان باعث آماده شدن بازدیدکننده برای حس گوشه گیری و انزوا می شود که هنوز در ،مت پای، سفر به این مکان خاص ایجاد می شود. هنگامی که در ملک هستید، نزدیک شدن به محوطه یک مسیر پر پیچ و خم را در میان بوته طی می کند و بر حس جدایی بیشتر تأکید می کند. این محیط نر متمایز دارای ویژگی بصری قوی است و تقریباً در یکنواختی آن یکنواخت است.
خانه بیکر خانهای بهوسعت نود متر مربع است که دارای ایوانهای عمیق و حیاط مرکزی است، با سقفی که بر روی دیوارهای طبلمانند بزرگ ساخته شده از تخته سنگ محلی ساخته شده است. بوید گفت که احساس میکند در طراحی برای مشتری، دکتر مایکل بیکر، برای رابینسون کروزوئه طراحی میکند، و این مشاهده ساده سرنخهایی از تصمیمهایی که او در ایجاد خانه گرفته است، دارد.
خانه بیکر هم روستایی است و هم خودکفا، مثل خانه ی غارگان. همه چیز فراهم شده است، از جمله آموزش کودکان در خانه، در حالی که با وجود بزرگی خانه، عملاً هیچ چیز تجملاتی ارائه نمی شود. اتاق مدرسه حتی شامل یک نوار تمرین باله است – گواهی بر تمایل بیکر و بوید برای تغذیه بدن و همچنین ذهن. با این حال، اشاره به کروزو به واقعیت دیگری نیز اشاره میکند، به بیدرنگ ارائه چنین راحتیهایی: هر سه ساختار سخاوتمندانه هستند اما از این نظر که مقدار معینی از سرپناه و آسایش را فراهم میکنند و نه بیشتر.
در آستانه خانه این حس را به شما دست می دهد که زیر پناهگاهی که درست روی تکه ای پاک از زمین برهنه ساخته شده است قدم می گذارید. هیچ ج،ی در اینجا به کار گرفته نشده است، هیچ پایه ای که از نظر مفهومی سایت را خنثی کند وجود ندارد. سنگ ریزه زمین با دال فرسوده همسطح است: شما به جای بالا رفتن از کف خانه پا می گذارید. ماهیت نامشخص زمین بر ابهام ظریف محیط بوتهزار تأکید میکند، جایی که خود افق با راهپیمایی بیپایان درختان ،چنگ از چشم چشم پوشی میشود.
با این فقدان افق، بوید از خط لبههای لبهای به،وان مبدأ استفاده میکند که هوسهای خط درختان و جارو، دیوارهای محصور با گذر روز روشن میشود. این چیزی شبیه وارونگی حرکت متعارف مدرنیستی برای ایجاد یک پایه است که یک سازه ممکن است بر روی آن قرار گیرد. بوید با سقف صاف و عمیق، یک خط افقی به ما می دهد که می تو،م موقعیت و حرکت خود را اندازه گیری کنیم، یک افق مصنوعی که درست بالای سطح چشم معلق است. این وارونگی شبیه آلیس در سرزمین عجایب از نقش های افق و سقف می نشیند به راحتی با آگاهی دقیق بوید از ایستگاه ضد پودی ما و پتانسیل آن برای “دیگری”.
در زیر این پیشروهای سخاوتمندانه، م،اسیون عمیق مجسمه سازی نور ایجاد شده توسط دیوارهای تخته سنگی فراگیر، گواهی بر درک بوید از سایه ها و نور در منظره استرالیا است. او نفوذ ناپذیری بصری نواحی قابل توجهی از دیوارهای لعابدار را با دفن آنها در اعماق سایه ایوان های بیرون زده خنثی می کند و انعکاس آنها از منظره را به حداقل می رساند.
پناهگاه تا حدی بومی به نظر می رسد که در تدبیرش تقریباً ،صری است. جزئیات ساختمان ساده و مستقیم است و تلاش زیادی برای ایجاد هیاهو صرف شده است. اتصالات چوبی ساده و سقف پوشیده شده با حصیری باعث ایجاد حس خامی متن، با طبیعت روستایی خانه می شود.
Dower House مکمل خانه اصلی است، در مقایسه با یک مینیاتور معماری و یک قطعه طراحی به شدت مستقل. این توضیح یک ایده هندسی منحصر به فرد است: شکل در پلان مجموعه ای گسترده از منحنی ها است که از مربعی از محفظه تعریف شده توسط سقف عبور می کند، ژستی از چنان سادگی و خودانگیختگی که بدون شک تمام مهارت های طراح را در اجرا به کار می برد. با موفقیت.
فضاهای بهدستآمده عجیب و غریب هستند، و با این حال به نحوی عملی و کاملاً قابل زندگی هستند. با این وجود، زندگی در Dower House از یک ،ن طول، مدت، این همکاری نادر از قصد طراح و تعلیق ناباوری ،نان را طلب می کند – مصالحه ای در جهت منافع هنر.
کتابخانه/استودیو دوباره متفاوت است، و اگر چشمانتان را به هم بزنید، یادآور گا،ی ملی ویکتوریا است که توسط روی گراندز نیز طراحی شده است. در هر دو پروژه، یک دیوار سنگی سنگین که بالای آن یک نوار لعاب قرار گرفته است، یک سقف آویزان را پشتیب، میکند و نور از بالا زیر لبه بام به فضاهای داخلی وارد میشود. این بنا تا حدی فاقد ظرافت دقیق خانه نانوا و خانه دوور است. با این وجود، این یک ساختمان کوچک سخت است که برای تحمل ضربه های زندگی استودیویی ساخته شده است، بر خلاف دو خانه که در منظره قرار گرفته اند، بر روی منظره قرار گرفته است. فضای کتابخانه آرام و به طور یکنواخت روشن است و مجموعه قابل توجهی از کتاب های دکتر بیکر را در خود جای داده است که در سیستم قفسه بندی مبتکرانه او به نمایش گذاشته شده است. جالب اینجاست که کتابخانه/استودیو عمداً بدون برق ساخته شد و تا زم، که مالک فعلی آن را تصاحب کرد، به همین شکل باقی ماند.
وسوسه انگیز است که Baker Compound را به نوعی موازی با گفتمان بوید در مورد شهر استرالیا بد،م، نه به ،وان یک بسط آن. در نگاه اول مطمئناً طاقچه خلوت روستایی از درام زندگی شهری را اشغال می کند – اما این ظاهر فریبنده است. بوید نگران شهر، زندگی شهروند درون آن و چگونگی بهبود آن بود، و نگر، او برای زندگی همه جانبه افراد در این کار بسیار خصوصی وجود دارد. شاید بتوان ،یب بیکر را، اگر نه از لحاظ فضایی، به صورت مجازی، به ،وان شهری در جهان کوچک درک کرد. همانطور که رابینسون کروزوئه تمدن را در تبعید بازسازی کرد، بوید و گراندز نیز در انزوای نسبی مرد مرداب با،، تکیهگاههای بسیاری از جنبههای یک زندگی کامل را بازسازی ،د.
خوشبختانه این ملک توسط یک حامی دلسوز ،یداری شده است و با مشارکت مشتاقانه میراث ویکتوریا حفظ خواهد شد. همچنین استفاده خواهد شد – متن، با عملکرد اصلی خود به ،وان یک قطعه “زنده” معماری.
این مقاله در ظاهر شد خانه ها شماره 57، منتشر شده در سال 2007.
منبع: https://architectureau.com/articles/robust-retreat-boyd-baker-،use-revisited/