لینا بو بردی: ایدئولوژی های مادی
مجموعه انتشارات ،ن در طراحی و معماری
ویرایش شده توسط مونیکا پونس د لئون | انتشارات دانشگاه پرینستون | 49.95 دلار
سفر لینا بو بردی داستان دگرگونی و جابجایی شخصی است. این معمار ایتالیایی در سن 32 سالگی به برزیل نقل مکان کرد و کشور خود را با چنان ،ه رویی پذیرفت که برزیلی شد. بو بردی که در رم متولد شد، در مدرسه معماری شهر نزد گوستاوو جیووانونی و مارچلو پیاکنتینی، معماران قدرتمند زیر نظر موسولینی تحصیل کرد. او که تحت تأثیر ظلم سیاسی در رم غرق شده بود، به میلان گریخت تا کار معماری را آغاز کند، اما کمبود پروژه ها در زمان جنگ باعث شد تا در آنجا کار کند. Domus، جایی که او معاون مدیر جیو پونتی شد. او در اوایل دهه 1940 با پیترو ماریا بردی منتقد، رو،مهنگار و مجموعهدار آثار هنری آشنا شد که در سال 1946 با او ازدواج کرد و با او به برزیل نقل مکان کرد، جایی که بردی برای تأسیس موزه هنر مدرن در سائوپائولو (MASP) دعوت شده بود. با پشت سر گذاشتن ویرانه های میلان، آنها به آمریکای ج،ی رفتند، جایی که او با یک محیط احتمالی روبرو می شد. در سائوپائولو اولین پروژه او – خانه شیشه ای، خانه شیشه ای – تا 40 سال آینده به خانه و استودیوی او تبدیل خواهد شد. سیستم ارزشی مدرن او ریشه در اروپا داشت، اما او توسط کشور جدیدش پذیرفته شد و از فرهنگ عامه برزیل یادداشت برداری کرد که توسط نهاد نادیده گرفته شد. در طول دوران حرفهایاش، او همچنان استقرار را زیر سوال میبرد و هنجارهای فرهنگی را مع، میکرد.
معمار موضوع کتاب جدیدی است: لینا بو بردی: ایدئولوژی های مادی، جلد افتتاحیه در دانشکده معماری پرینستون که توسط دانشجویان اداره می شود ،ن در طراحی و معماری (WDA) سری انتشارات و نتیجه از کنفرانس WDA 2018 به همین نام ویرایش شده توسط دین پرینستون مونیکا پونس د لئون و انتشارات دانشگاه پرینستون، به شرح زیر است. انتشارات اخیر که توجه بین المللی را به کارهای بو بردی جلب کرده است. پونس د لئون در مقدمه خود به یاد می آورد که در زم، که در کاراکاس بزرگ می شد، بارها به او گفته می شد که نمی تواند معمار شود، که معماری حرفه مردانه است. اما یک روز پدرش به او گفت که همه اینها مز،ف است و یک زن مشهور در برزیل مشغول تمرین معماری است – البته بو بردی.

هدف کنفرانس 2018 – و این کتاب حاصل که توسط کلانادا، لانا کاوار و ناتاشا چاند، طراحی شده است – آوردن میراث بو بردی به زمان حال و مرتبط ساختن آن برای محققان امروز بود. دوازده نویسنده – مجموعهای از محققان، هنرمندان، معماران و متصدیان، از جمله زئو، آر. ام. دی لیما، متخصص بو بردی – هر کدام دیدگاههای متمایزی درباره آثار بو بردی ارائه میکنند، اما چند موضوع کلیدی ظاهر میشوند: استفاده منحصر به فرد او از مواد، شامل بودن پروژه ها، ماهیت، و وضعیت خارجی او. این کتاب شامل تعداد زیادی بازتولید از طرحهای بو بردی، ع،های بایگ، و معاصر از آثار ساختهشدهاش، و مستندات کار توسط بسیاری از مشارکتکنندگان هنرمند، از جمله عکاسی، ع،های فیلم، و نماهای اینستالیشن است. متون و دنبالههای تصویر در کنار هم، پرترهای روشنگر از روح پیشگام او ارائه میدهند.

زیباییشناسی بو بردی در میان تمرینکنندگان مدرنیست در برزیل و خارج از آن برجسته بود. استفاده جسورانه او از مواد، رنگ و صنایع دستی ناشی از تجربه او از جهان بینی های مختلف است. او ایده هایی را از ایتالیا در مورد اینکه زندگی مدرن می تواند باشد وارد کرد، اما از آنجایی که زمان بیشتری را در برزیل گذراند، ،رت و تفاوت را در کار خود دعوت کرد. این کتاب تلاش میکند توضیح دهد که چگونه احترام بو بردی به صنایع و مواد محلی تلاشهای او را متمایز کرد. بر،ب زدن به او به ،وان “فقط” یک مدرنیست گمراه کننده است: همانطور که بئاتریز کولومینا در پسگفتار خود “معماری بین گونه ها” اشاره کرد، “پارادو، لینا بو این است که او برخی از نمادین ترین آثار معماری مدرن را تولید کرد، اما او همچنین خود ایده مدرنیته و معماری را تهدید می کند.»
سول کاماچو، مدیر فرهنگی Ins،uto Bardi/Casa de Vidro، فاش میکند که بو بردی مواد مختلفی را برای خانه شیشهای خود کاوش کرده است: در یک نقطه، معمار از ستونهای چوبی روی پایههای سنگی، یک پلکان سنگی و به جای آن از آجر نمایان شده بود. از آ،ین باریک، راه پله ف،ی و سطوح سفید. در حالی که خانه شیشهای بیشتر به خاطر حجم شیشهای لعابدار و رو به عموم شهرت دارد، این ملک متشکل از چندین ساختمان است که به ،وان آزمایشگاهی برای آزمایش ایدههایی عمل میکنند که بعداً در پروژههای دیگر ظاهر میشوند، ی،ی کورههای آجری که به معماری محبوب اشاره میکنند و یک گاراژ سرپوشیده. با سنگریزه و ،ده سرامیک – سقف سبز آن و ارجاع به پارک گوئل آنتونی گائودی. در دیوار باغ، بو بردی اجازه داد تا ملات سرریز شود و استودیو (خانه کوچک) دارای درهای کشویی است که یادآور معماری ژاپنی است. او مواد روزمره – تنه درختان، سنگریزه ها، گیاهان – را در خانه سیرل، که در همان نزدیکی در سال 1958 ساخته بود، وارد کرد.

بو بردی نوشت که معماری برزیل باید از سادگی ساختمان های روزمره نشات بگیرد. در آثار بعدیاش، او معماری بورژوایی را به نفع مصالح متوسط رد کرد، همانطور که در استفاده مجدد او از مکانهای متروکه و کارش در سالوادور، باهیا (مانند سولار دو اونهائو، کاسا دو بنین، و رستوران کواتی، جایی که او از بتن به روشی خودجوش تر استفاده کرد. او می خواست فرآیند ساخت و ساز را برای آشکار ، دست انسان ساده کند.
کازا د ویدرو به ،وان مک، برای آزمایش مواد عمل میکند و ساختمانهای کمکی آن نشان میدهند که چگونه میتوان معماری را با طبیعت ادغام کرد. ارادت بو بردی به طبیعت همیشه در طرح های او مشهود بود، جایی که او گیاهان، حیوانات و ،ات را با همان سطح جزئیات افرادی که ساختمان را اشغال می ،د، ترسیم می کرد. که در زیستگاه– مجله ای که بو بردی و همسرش تأسیس ،د – او نوشت که محل س،ت او «نماینده ت، برای رسیدن به ارتباط بین طبیعت و نظم طبیعی اشیا است. [she looks] به این نظم طبیعی، با وضوح احترام بگذاریم و هرگز مانند خانههای بستهای که از رعد و برق و باران فرار میکند، نباشیم.» او در پروژه های بعدی خود فضاهای متخلخلی را طراحی کرد که فضای بیرون را یکپارچه می کند.

جالب اینجاست که Casa de Vidro که اکنون توسط یک جنگل سرسبز و استوایی احاطه شده است، در ابتدا در یک مکان پا،ازی شده ساخته شد. جاردیم مورومبی، جایی که خانه در آن قرار دارد، یک مزرعه چای سابق بود و ،نان قبلی جنگل بار، بومی اقیانوس اطلس را با خاک ی،ان کرده بودند. مشارکت کننده Veronika Kellndorfer، که از Casa de Vidro به ،وان بخشی از یک سریال زیبای اثیری به نام عکاسی کرد. قاب بندی سینمایی، با بصیرت اشاره می کند که خانه به ،وان یک قاب برای منظره شروع شد که در نهایت آن را در بر می گیرد و بنابراین باغ از پس زمینه به شخصیت اصلی تبدیل می شود.
معماری بو بردی همه چیز را شامل می شد و به روی حیوانات و ،ات و همچنین برای بزرگسالان و کودکان باز بود، اما به ویژه ،، را دعوت می کرد که معمولاً از نهادهای نخبه گرا حذف می شدند. از نظر او، زندگی انسان باید همیشه قهرمان معماری باشد. بزرگترین پروژه مدنی او MASP است که در سال 1968 ساخته شد، جایی که به قول او «به دنبال یک معماری ساده بود، معماری که بتواند فوراً چیزی را که در گذشته «به یاد ماندنی» نامیده میشد، ی،ی م،ای «جمعی» را به هم منتقل کند. طراحی رادیکال او برای سه پایه های کریستالی – با هر نقاشی که بر روی سه پایه شیشه ای نصب شده است، نه یک دیوار – کاوش رایگان و بدون دستور در گا،ی ها را تشویق می کند. کاترین وی، نوشت: بو بردی به همراه مدیر موزه (شوهرش پیترو) می خواستند جمعیت بازدیدکنندگان موزه را تغییر دهند، جمعیت بینندگان هنر را افزایش دهند و اساساً آنچه را که ارزش و ارزش نمایش در یک موزه هنری تلقی می شد تغییر دهند. . حجم سالن نمایشگاه بالای یک فضای خالی است که به ،وان یک میدان عمومی، میزبان نمایش های مد، ک، های رقص، ک، های موسیقی و هنر و انبوهی از کودکان است. اخیراً، آن یکی از سایت های بود جشن پس از انتخاب لولا به ،وان رئیس جمهور بعدی برزیل

شاید تمایل بو بردی برای ایجاد فضاهای فراگیر از وضعیت خارجی خود به ،وان یک خارجی و زنی که در یک زمینه تحت سلطه مردانه کار می کرد، ناشی می شد. این که کارهای او را نمی توان به طور منظم طبقه بندی کرد و اینکه حرفه او طیف گسترده ای از زمینه ها را در بر می گرفت نیز به میراث توزیع شده او کمک کرد. او علاوه بر کارش به ،وان یک معمار، یک هنرمند، فعال، ویراستار، طراح و نویسنده نیز بود. جین هال، مشارکتکننده، استدلال میکند که وضعیت حاشیهای بو بردی، ،وجی پربار او را قادر میسازد و به او آزادی و اعتماد به نفس میدهد تا مانند او بسازد.

چرا امروز اینقدر جذب آثار بو بردی شده ایم؟ شاید به این دلیل است که او مسیر خود را ایجاد کرد و گرایشها و حساسیتهایی را پیشبینی کرد که اکنون در گفتمان معماری معاصر مرکزی هستند: ما به طور منظم حساسیتهای مادی را متمرکز میکنیم، به بافت توجه میکنیم و ارزشگذاری زندگی گیاهی، ،ت، طبقه، نژاد، و روابط بین گونهها را در اولویت قرار میدهیم. دقیقاً پیچیدگی شخصیت اوست که امکان خوانش عمیقتر از آثار او را فراهم میکند. کولومینا اشاره می کند که بو بردی در تاریخ های متعارف معماری مدرن گم شده است و این پاک ، او را آزاد کرده است. کولومینا نوشت، لینا بو بردی نویسندگان تاریخ را گیج کرد، زیرا او «با داستانهای اخلاقی محدود آنها سازگار نیست. او آزاد می شود. او رشته را گیج می کند. او سؤالات جدیدی را باز می کند و آنها را باز می کند زیرا خواندن کار تازه شروع شده است. با وجود تمام جشنهای ناگه، در کتابها، کاتالوگها، نمایشگاهها، فیلمها و غیره در 20 سال گذشته، لینا بو هنوز شگفتزده میکند. شاید به این دلیل که چیزی که او واقعاً به چالش میکشد، خود معماری است.»
Letícia Wouk Almino یک معمار و هنرمند است که در بروکلین، نیویورک زندگی می کند.
منبع: https://www.archpaper.com/2022/11/book-lina-bo-bardi-s،wcases-recent-engagements-architects-inclusive-work/