چیزی که ما شاید در زمینه معماری واحد مس، به اندازه کافی بحث نکنید، شکافی است که اغلب می تواند بین قصد معمار و آرزوهای مشتریان وجود داشته باشد. تصور اینکه این دو همیشه همسو هستند و در پروژههای همکاری یکپارچه و چشمانداز مش، در حال اجرا هستند، نادرست است. ایجاد یک پروژه به م،ای پر ، این شکاف است. برای پیدا ، مک،سم های من، برای تشکیل آن پل و رسیدن به راهی در طول آن. معماران همیشه بریف های مشتریان را با هزاران نگر، دیگر، از جمله بریف هایی که برای خودمان و فعالیت هایمان به ،وان موجودیت های خلاق و اخلاقی حفظ می کنیم، متعادل نگه می دارند. اما در حوزه داخلی، جایی که مشتری ممکن است در طول عمرش یک فرصت برای اثبات رویاهای خود داشته باشد، و جایی که آنها هر روز در درون تحقق خود زندگی می کنند، این تنش مطمئناً تقویت می شود. علاوه بر این، خانهها داستان ساخت خود را تجسم میدهند: این تجربیات در کنار مشتریان ماندگار میشوند تا فضای خود را رنگ کنند. آنها به قرارداد ختم نمی شوند.
وقتی با ویسپرینگ اسمیت صحبت کردم، واضح بود که میفر به آنها فرصتی داد تا عقبنشینی کنند و جاهطلبیهای مشتری خود را به اجرا بگذارند – زنی سرانجام توانست تصورات دیرینه خانهای را که میخواست در آن زندگی کند، به واقعیت تبدیل کند. جایگاه مفهومی: دیدن فرآیند طراحی به ،وان یکی از راهاندازی، درک، شکلدهی. معماران در مورد تصمیم گیری در مورد اینکه چگونه عمل کنند، چگونه خود را در پروژه ای قرار دهند که با اه، طراحی از پیش تعیین شده همراه بود، صحبت ،د. آنها این فرصت را دیدند که دانش خاص خود را – ساختار فضایی، نظم، ترتیب، تن،، تمرکز – به کار ببرند و از روحیه و احترام دادن به یک مشتری زن قوی خانه رویایی خود لذت ببرند. به زبان ساده، آنها به ،وان متصدی زندگی مشتری و آنچه که او دوست دارد اولین لایه تصمیم گیری باشد، عمل ،د.

نمایش گا،ی
،on>
نمایش قاب ویندوز در یک تجربه گا،ی مانند.
تصویر: بنجامین هاسکینگ
ویسپرینگ اسمیت با چه چیزی کار می کرد؟ سایتی طول، در محیطی باورن،ی در کوه ک،مونت در پرث، به سمت زمین گلف که با اکالیپتهای بزرگ احاطه شده است. خلاصه مشتری برای خانهای بود که احساس استراحت میکرد: منزوی، مجلل و به اندازه کافی بزرگ برای آمدن و رفتن یک خانواده و مهمانان. به طور غیرعادی تر، مشتری آنها، بارب، سه ویژگی رسمی و جسورانه را در جای خود نگه داشت: “دیوارهای ل،تی”، یک فرم بتنی سنگین و کنسولی، و یک دیوار سفید و معلق در جلوی خانه.
تعبیر زمزمه اسمیت دنبال شد: دیوارهای بزرگ به مجموعه ای از ،اصر طویل و نخاعی تبدیل شدند که به شدت در بتن بازیافتی تثبیت شده بیان می شوند. اینها مجموعه ای از اتاق ها و حیاط ها را در امتداد خود ترتیب می دهند که وسعت، هوا، سرسبزی و نور را به ارمغان می آورند. ستون فقرات با یک راهروی پلک، ملایم جفت شده است که توپوگرافی را به داخل دعوت می کند به طوری که توسط بدن احساس می شود، شبیه به آب جاری و سقوط از شیب. تعامل اتاقها و زمینها، منظرهای سریالی از اعماق مختلف، گاهی اوقات از طریق فضاهای متعددی که پنجرهها در آن قرار دارند، فراهم میکند. جایی که دو دادگاه در کنار هم قرار گرفته اند، مسیر پیاده روی توسط باغ ها احاطه شده است. هر باغ برنامه متفاوتی دارد – یکی حمام، دیگری است، غوطه ور، دیگری درخت.
دیوارهای انبوه به سمت خیابان امتداد می یابند و انتهای دیواره فاسیای سر به فلک کشیده مورد نظر را می ،بانند. یک پله پایین آمده تا یک گلدان کم ارتفاع را تشکیل دهید که سرنشینان را از مسیر پیاده تا ورودی اسکورت می کند. فاسیای معلق به رنگ سفید در می آید. همانطور که سطوح حداقل تمایل دارند، در نقطه مقابل آسمان قرار می گیرد و تغییرات آن را برجسته می کند. نرده سنگین در پشت خانه توسط اتاق خواب اصلی، با نرده بتنی ضخیم شکل گرفته است. به سمت زمین گلف امتداد می یابد و در پایین تراس قرار دارد. یکپارچه که شناور است، جعبهای که بیشتر هوا را در خود نگه میدارد – اینها مخالفتهای بازیگوش هستند، بازی سنگینی و سبکی.

نمایش گا،ی
،on>
باغها و حیاطها طرح را نقطهگذاری میکنند و نور و هوا را به پناهگاه خصوصی داخلی خانه میآورند.
تصویر: بنجامین هاسکینگ
سالها پیش، با تیم Whispering Smith صحبتی داشتم که با من باقی مانده است: اگر مقیاس متوسط را حذف کنید چه؟ اگر فقط دو لایه متمایز توجه به یک پروژه وجود داشته باشد، چه میشود: مقیاس مکان، مربوط به توزیع جرم، فضای خالی، فضا و سطوح، که تا حد امکان تقلیلدهنده باشد. و مقیاس دقیق، دست و بدن و همه چیزهای لمسی و قابل اجرا که در زندگی روزمره با آنها در تماس هستیم؟ چنین نگرشی ممکن است خانه را متحول نکند، اما ممکن است روند طراحی را به کلی تغییر دهد: از طریق این لنز، فرآیند دو مجموعه عمل، دو مجموعه طراحی است. نتیجه ایجاد فضایی است که به تن، و نور مربوط می شود و با جزئیات خاصی که با ،یب بندی، تشریفات و ارگونومی درگیر است، در هم آمیخته است.
مایفر این گفتگو را منع، می کند. در مقیاس بزرگتر، اتاقها حجیم و ساده هستند، دهانهها با ارتفاع کامل با درهایی مانند هواپیما، پنجرهها دیوارها را به صورت ،صری سوراخ میکنند و نور فضاها را میشوید و به حجم آنها بیشتر از سطوح توجه میکند. از نظر ژستها، خانه کشیده میشود و غرق میشود: اکالیپتهایی که از میان حیاطها، تکههای آسمان و حتی زمین گلف دیده میشوند، به،وان دنیای خود مشتری ادعا میشوند. سپس لایه ای با مقیاس بدن در داخل ایجاد می شود، با حوضچه ها، پله ها، نیمکت ها، مبلمان شل، کابینت ها و مانند همیشه برای Whispering Smith، گیاهان. این رویکرد به هر یک از این نشانهها، چه گیاهشناسی، چه مستقل و چه داخلی، ارزش میبخشد. این جلوه بی شباهت به فضای یک گا،ی نیست، و لحظات مراقبت و ساختن هنرمندانه را در کانون توجه قرار میدهد.
منبع: https://architectureau.com/articles/mayfair-by-whispering-smith/