اولین و آخرین: Studio Ongarato


برای 30 سالفابیو اونگاراتو و رونن گورن به شکل گیری هویت برخی از نمادین ترین موسسات کشور کمک کرده اند. از گا،ی فونی، سیدنی، موزه پاورهاوس، گا،ی ایان پاتر ملبورن تا هتل جکالوپ، استودیو اونگاراتو با مفاهیم برجسته و ماندگاری که به تعیین تجربه کاربری کمک می‌کند، قراردادهای برندسازی، راهیابی و مکان‌سازی را به چالش کشیده است.

«در روزهای اولیه، ما به شدت درگیر مد، کارگرد، هنری، برندها و کارهای شرکتی بودیم. رونن گورن می‌گوید، اما در واقع، امروزه به ،وان یک عمل، ما بیشتر به این موضوع می‌پردازیم که چگونه برندها و محیط‌ها ارزش‌های هم افزایی را به اشتراک می‌گذارند.

چپ، رونن گورن، راست، فابیو اونگاراتو.

چپ، رونن گورن، راست، فابیو اونگاراتو.

تصویر: ،ین گرین

گورن در RMIT معماری می خواند. او زم، که با طراح گرافیک فابیو اونگاراتو ملاقات کرد، نمایشگاهی از معماران مهاجر یهودی استرالیایی پس از جنگ را بر عهده داشت. این زوج به سرعت دریافتند که عشق مش،ی با طراحان چار، و ری ایمز دارند و از علایق مش، آنها، بذرهای استودیو شروع به جوانه زدن ،د. این زوج اکنون با موفقیت یک جایگاه فرهنگی برای فعالیت خود ایجاد کرده اند که فراتر از صنایع و رشته هاست.

اولین تلاش استودیو Ongarato در مسیریابی برای مرکز هنرهای معاصر استرالیا (ACCA) بود که در سال 2002 تکمیل شد و توسط Wood Marsh طراحی شد. گورن می‌گوید: «پس ما خوش شانس بودیم که مانند بچه‌های جدید در بلوک بودیم و از افراد برجسته و یا نسل قدیمی‌تری از طراحان که ما را زیر بال خود گرفتند، راهنمایی دریافت کردیم.

اونگاراتو می‌گوید: «با ACCA، این ایده برای خلق چیزی وجود داشت که راجر وود و راندال مارش «چشم‌انداز بیگانه» نامیدند: این سازه‌ای شگفت‌انگیز بود که از زمین بیرون می‌آمد، مانند صحنه‌ای از Dune یا از نقاشی دی ،یکو. ما هویت ACCA و نوع چهره مرتبط با آن را همانطور که امروز است ایجاد کردیم. ایده تابلوهای ما این بود که ساختمان را تقلید کنیم و به آن احساس کنیم که از روی زمین بلند شده است.”

راهیابی برای مرکز هنرهای معاصر استرالیا (ACCA)، 2002. <،on cl،="view-btn hidden">

نمایش گا،ی

راهیابی برای مرکز هنرهای معاصر استرالیا (ACCA)، 2002.

تصویر: عرضه شده

استودیو Ongarato یک زبان بصری آینده نگرانه با فرم های مثلثی که از زمین بلند می شود، ابداع کرد، که زاویه آن مسیری را که باید بروید نشان می دهد.

ما واقعاً علم یا دانش مک،ک را نداشتیم، زیرا امضا ، بسیار دو بخش است: یکی خلاقیت، البته، اما بخش دوم تئوری نحوه حرکت افراد در مکان در فضا است. اونگاراتو ادامه می دهد.

اما ما را با این تصور در مورد چگونگی ایجاد یک تجربه مفهومی و لمسی که توسط یک رشته مفهومی قوی هدایت می‌شود، باقی گذاشت، کاری که امروزه هنوز انجام می‌دهیم. این در مورد درک عمیق تر از هدف معماری، و چگونگی بازآفرینی یک پویایی جالب است، خواه یکپارچه و یکپارچه با معماری باشد یا یک کنار هم قرار گرفتن خاص برای ایجاد یک هویت خاص برای مکان ایجاد کند.”

جدیدترین پروژه راهیابی استودیو اونگاراتو، موسسه مدنی دیگر، موزه استرالیای غربی بولا بردیپ (WAM) بود.

گورن می گوید: «پیچیدگی کار به مراتب بیشتر بود و ما 20 سال دیگر مهارت توسعه یافته برای مق، با مشکل داشتیم. “هوشمندی و دقت، به علاوه رویکرد چند رشته ای، به ما اجازه داده است تا از نظر مفهومی نزدیک تر با معماران و طراحان داخلی کار کنیم.”

موزه استرالیای غربی، بولا بردیپ. <،on cl،="view-btn hidden">

نمایش گا،ی

موزه استرالیای غربی، بولا بردیپ.

تصویر: پیتر بنتس

برای این مفهوم، گورن و اونگاراتو به روشی که موزه ها مصنوعات را جمع آوری می کنند و در نوع خود، مجموعه ای از تاریخ هستند، علاقه مند بودند. آنگاراتو می‌گوید، آن‌ها به نشانه‌هایی متوسل شدند که ،یبی از گونه‌شناسی‌های مختلف بودند – لنگه‌های سه‌گانه به صفحه‌های دیجیتال – که مصرف فعال دانش را تشویق می‌،د، “به وسیله سیستم نشانه‌ای که رویکردی خودراهبر از طریق فناوری‌های متغیر را به کار می‌برد.”

به ،وان یک مقصد محبوب برای بازدیدکنندگان، استودیو اونگاراتو می‌خواست درجه‌ای از جه، بودن را در زبان بصری موزه تعبیه کند. گورن گفت: «شرایط برای گنجاندن بسیار گسترده‌تر است. ما ،اصری داشتیم که غیرزب، (علائم و نمادها) بودند. ما ،اصری داشتیم که به زبان ،یسی بودند. گورن می گوید و ،اصری که کشور را به رسمیت شناختند.

در حالی که سختگیری و دانش آنها ممکن است تکامل یافته باشد، گورن و اونگاراتو معتقدند که آنها هنوز با چشم، تازه و حس کنجکاوی تازه به هر پروژه نگاه می کنند. اونگاراتو می‌گوید: «ریسک و آزمایش هنوز بخشی از فرآیند ما است. استودیوها، پس از تأسیس، می توانند به یک کارخانه تبدیل شوند، و این چیزی است که ما هرگز نمی خواستیم باشیم.»

گورن می‌گوید: «من همیشه این شعار را دنبال می‌کردم که شما فقط به اندازه آ،ین شغل خود هستید. به این ترتیب نمی‌تو،د بر موفقیت‌های گذشته‌تان تکیه کنید و باید برای هر پروژه‌ای ذهنی تازه و ذهن باز داشته باشید.»


منبع: https://architectureau.com/articles/first-and-last-studio-ongarato/