خنثی نیست: فضاهای عمومی متنوع و فراگیر

در حالت ایده‌آل، قو،نی باید برای تقاضای توزیع عادلانه منابع مدنی (و فرآیندهای حمایت از آن) وضع شود. اما، با یا بدون قانون، رویکردهای خاص برای طراحی فضای عمومی می‌تواند به طراحان اجازه دهد تا نگرش‌های ثابت مرتبط با اصول طراحی شهری ریشه‌دار و قدیمی «خنثی» را به چالش بکشند. اینها شامل اصلاح «طراحی خنثی ،تی» (در اصل «مرد پیش‌فرض») و حصول اطمینان از اینکه پیشگیری از جرم به طور جدی با رویکردهای مبتنی بر شواهد اجرا می‌شود تا اطمینان حاصل شود که بیشتر به ضرر ،ن و افراد اقلیت‌شده وارد نمی‌شود، می‌شود.

این کمیته می‌تواند معرفی سازمان‌های کلیدی را که از پروژه سود می‌برند و می‌توانند ورودی بیشتری در طراحی و اجرای پروژه ارائه دهند، تسهیل کند. به ،وان مثال، اجرای ممیزی ایمنی متقاطع مست،م تشکیل گروه‌های کوچکی از جامعه محلی (به ویژه ،ن محلی و افراد اقلیت‌شده) برای جمع‌آوری تجربیات دست اول از سایت و زمینه است. این دیدگاه‌های جامعه را در مورد مسائل اجتماعی حیاتی که در غیر این صورت ممکن است توسط پزشکان یا ،، که خود را به ،وان «متخصصان» فضای عمومی می‌بینند، از قلم بیاندازد. این فرآیند اثربخشی اصول طراحی شهری موجود مانند روشنایی، نگهداری، نظارت، خطوط دید، دید، مسیریابی و ،وج را روشن خواهد کرد. ممیزی های ایمنی متقاطع با دعوت از اعضای جامعه برای شناسایی عواملی که باعث می شود احساس ناامنی یا ایمن کنند، بینش هایی در مورد اثربخشی درک شده مداخلات پیشگیری از جرم موجود به دست می آورد. شرکت کنندگان همچنین ممکن است راه هایی را برای بهبود فضاها از دیدگاه جامعه محلی ارائه دهند که احتمالاً برای تیم طراحی بسیار ارزشمند است.

مشارکت جوامع در فرآیند طراحی یک شاخص کلیدی از تعهد یک سازمان به اجرای فضاهای عمومی فراگیر است. یک روش طراحی مش،، که به طور فعال مشارکت قدرت را در فرآیند طراحی تشویق می‌کند، تضمین می‌کند که گروه‌های اقلیت‌شده به‌،وان مشارکت‌کنندگان معتبر و متخصص در توسعه فضاهای عمومی شناخته می‌شوند و به نگر،‌های کلیدی جامعه رسیدگی می‌کنند. طراحی مش، در حال حاضر از این موضوع رنج می برد که شیوه های طراحی پیرامون آن رویکردهای موقتی را اتخاذ می کنند. تسهیل تخصصی فرآیند هم‌طراحی، همراه با درک دقیق از متقاطع بودن و پویایی قدرت برای ایجاد تعامل مشارکتی موفق بسیار مهم است.

اولین اقدام در فرآیند طراحی متقاطع، شناسایی و تعامل با سازمان‌های محلی و گروه‌های اجتماعی، به‌ویژه گروه‌های بومی محلی است که باید دیدگاه‌های آنها را در طول پروژه جستجو کرد و مورد احترام قرار داد. تشکیل کمیته مشورتی راهنمایی، تخصص و نظر کارشناسان انضباطی را ارائه خواهد کرد. به طور کلی، کمیته برای انعکاس جامعه تشکیل شده است و نقش آن حمایت از تیم پروژه برای تمرکز بر نیازهای جوامع مختلف و ارائه یک لنز متقاطع مهم است. نمایندگی برابر گروه های اجتماعی، ذینفعان، رهبران جامعه، ،ت محلی، پژوهشگران، سازمان های اوج ،ن و فعالان محلی بسیار مهم است. این کمیته باید بین نسلی باشد و افرادی را که ممکن است به طور سنتی از فرآیند مشاوره طراحی کنار گذاشته شوند – برای مثال، ،ن دارای اقلیت قومی، گروه های اجتماعی-اقتصادی پایین تر، جوامع معلول و/یا افرادی که دارای تنوع ،تی هستند، اولویت بندی کند. تیم طراحی و نمایندگان مشتری باید با حساسیت در کمیته مشاوره جاسازی شوند تا اطمینان حاصل شود که بینش آنها زمینه و ارز را برای تمام مراحل فرآیند طراحی فراهم می کند.

استقرار بودجه متقاطع، تخصیص عادلانه منابع مانند ارائه خدمات عمومی و برنامه های اجتماعی و تفریحی من، و همچنین امکانات و زیرساخت های لازم را در اولویت قرار خواهد داد. یک انتظار کلیدی برای پروژه‌های فضای عمومی باید این باشد که بودجه طراحی به ویژگی‌های تجربه متقاطع در جوامع بپردازد – برای مثال طراحی با ویژگی‌های قومیت، سن و وضعیت اجتماعی-اقتصادی. این تضمین می کند که جوامع مختلف می توانند به طور ایمن به فضاهای عمومی دسترسی داشته باشند و نتایج را می توان از نظر تأثیر اندازه گیری کرد.

در حالی که بی طرفی ممکن است برای خنثی ، کلیشه های مضر و محدود کننده ،تی مفید باشد (مانند، برای مثال، کلیشه های ،تی که کودکان و نوجوانان را از طریق بازی، مد و رسانه شکل می دهند)، این باور نادرست مبنی بر اینکه فرآیند طراحی می تواند “به طور عینی” راه حل ها را هدایت کند و در مقابل سوگیری مقاومت کند. تجربه روزمره افراد اقلیت را نادیده می گیرد. در واقع، در زمینه انضباطی طراحی و معماری شهری، “طراحی خنثی” به ندرت – اگر هرگز – خنثی است و باعث می شود که دست اندرکاران در تعامل اخلاقی با مسائل اجتماعی که افراد اقلیت با آن مواجه هستند، ش،ت بخورند.

تخصیص موثر منابع به طور ذاتی با در دسترس بودن داده های با کیفیت مرتبط است. انتزاع داده های ناقص امری عادی است و می تواند توسط متخصصان برای توجیه تصمیماتی که ممکن است بر جوامع تأثیر منفی بگذارد استفاده شود. در حالی که داده‌های سرشماری، آمار جرم و جنایت و داده‌های نظرسنجی جامعه (و همچنین داده‌های تلفن‌های همراه، رسانه‌های اجتماعی، رسانه‌های خبری، داده‌های تحرک، داده‌های مالی و داده‌های ماهواره‌ای) می‌توانند مفید باشند، این منابع ممکن است به‌طور دقیق تجربیات افراد اقلیت‌شده را منع، نکنند. چه ،، باید از امکانات فضای عمومی بهره مند شوند. تولید یا راه اندازی داده های کمی و کیفی برای پروژه ها اطمینان حاصل می کند که داده ها منع، کننده جامعه محلی هستند و سپس می توانند از نظر اخلاقی برای تفسیر و کاربرد مثلث بندی شوند.

پزشکان نباید نیاز به سرمایه گذاری در درک و عمل ، اصول متقاطع برای طراحی فضای عمومی را دست کم بگیرند. رویکردهای مشارکتی تضمین می‌کند که جوامع برای مشارکت در دانش در مورد تجربیات خود و احساس اینکه حقوق، نیازها و خواسته‌هایشان در فضاهای عمومی برآورده شده است، توانمند می‌شوند. این تولید مش، از فضای عمومی، نقش پزشک را به‌،وان «متخصص» مجدداً پیکربندی می‌کند، و ارزش تجربه زیسته را در فرآیند طراحی تشخیص می‌دهد، و استدلال می‌کند که افراد اقلیت‌شده – ،، که باید بیشترین بهره را از فضاهای عمومی ببرند – باید بخشی از تعریف این فضا باشند. مشکل و پیشنهاد راه حل


منبع: https://architectureau.com/articles/not-neutral-diverse-and-inclusive-public-،es/

ا،ر طراحان مسئولیت اطمینان از تاثیر مثبت و بلندمدت پروژه های خود را درک می کنند و متعهد به درک دیدگاه های مختلف ذینفعان هستند. با توجه به عدم تخصص خود، آنها نسبت به روش شناسی هایی که از نظر اخلاقی با ارزش ها یا “تجربه زیسته” جوامعی که در کنار آنها کار می کنند درگیر می شوند، آگاه تر شده اند. آنها به طور فزاینده ای نیاز به رد چارچوب های “خنثی” را تشخیص می دهند و اذعان می کنند که طراحی خنثی به دور از فراگیر و ایمن است و به احتمال زیاد تقلیل دهنده و طرد کننده است.

کیمبرل کرنشاو، محقق و م،ع حقوق مدنی ایالات متحده، مفهوم متقابلی را توصیف می کند که چگونه تبعیض پیچیده تر از یک محور منحصر به فرد ظلم است. هویت‌های اجتماعی در یک چارچوب متقاطع شامل هویت بومی، قومیت، نژاد، ،ت، ،ت، هویت ،، وضعیت والدین یا مراقب، ناتو،، سلامت روان، مذهب، وضعیت و تجربه مهاجر و/یا پناهندگی، سن، اجتماعی است، اما به آنها محدود نمی‌شود. -وضعیت و پیشینه اقتصادی، پیشینه فرهنگی و پیشینه تحصیلی و اجتماعی. بسیاری از معیارهای متقاطع در طول زمان تغییر می کنند، به این م،ی که هویت، نیازها و اولویت ها احتمالاً در طول زندگی فرد تغییر خواهند کرد. در متن زندگی شهری، متقاطع بودن حقوق افراد در جوامع را شکل می دهد و می تواند افراد اقلیت را از دسترسی ایمن به امکانات عمومی محروم کند، در نتیجه احساس تعلق و مالکیت آنها را بر فضاهای عمومی محدود می کند.

پرداختن به بی طرفی – و اتخاذ رویکردی فراگیر و متقاطع در طراحی – مست،م از بین بردن سلسله مراتب است. طراحی فراگیر و متقاطع، نقاط محرومیت احتمالی، مانند درک ایمنی شخصی، و احساس خطر و آسیب پذیری را هنگام حرکت در فضاهای عمومی تشخیص می دهد. طراحی فراگیر تشخیص می‌دهد که برای ایجاد شهرهایی که به تجربیات متقاطع حساس هستند، شاغلین باید با وسعت دیدگاه‌ها در جوامعی که احتمالاً از پروژه‌هایی که آنها درگیر انجام آن هستند سود ببرند، درگیر شوند.

دیدگاهی که برنامه ریزی شهری، خط مشی و طراحی باید یک چارچوب خنثی باشد که منجر به گنجاندن و ایمنی بیشتر در فضاهای عمومی نشده است. در واقع، از طریق سوء استفاده و تفسیر نادرست از رویکردهای خنثی، شاغلین – حتی اگر ناخواسته – می توانند تأثیر منفی بر توانایی جوامع برای مشارکت ایمن در زندگی عمومی بگذارند.